اینجا شهر سلیمانیه است!

به نقل از نشریه اکتبر شماره 120

 

شهر سلیمانیه مرکز یکی از استانهای اصلی اقلیم کردستان عراق و جزو مناطق تحت حاکمیت اتحادیه میهنی کردستان است. امکانات رفاهی و بهداشتی و بعضا آموزش و پرورش در مقایسه با شهر اربیل که تحت حاکمیت حزب دمکرات" پارتی" است با تبعیض و کمبودهای وسیعی روبرو است. این شهر فاقد مراکز صنعتی و کارخانجات تولیدی پیشرفته است. در این شهر از گذشته کارخانه هایی مانند سیمان، بلوک سازی، پوشاک، سیگار و جوجه کشی جزو اصلیترین محلهای کار و تولید بودنده اند که امروز بیش از هر زمان بی رونق شده اند. نمای شهر سلیمانیه هر روز به نسبت گذشته در حال تغییر است، شهر از چهار طرف در حال گسترش و پیشرفت در امر شهرسازی و ساختمان سازی است.

بافت اجتماعی و طبقاتی شهر همچنان ناهمگون و متضاد است. تضاد طبقاتی بشدت عریان و در عین حال بی رحمانه حرمت و کرامت انسان را جریحه دار میکند.

فقر و نداری از محلات فقیر نشین تا دستفروشان مرکز شهر تا کودکان دستفروش و واکس زنهای کنار خیابان تا زنان و مردان پیر و کودکان دارای نقض عضو که مشغول گدائی هستند تنها بخشی از سیمای آزار دهنده و درد آور التیام ناپذیر این شهر محسوب میشود.

اما این تنها تصویر این شهر نیست. این شهر از نگاه اولیه بعنوان یک شهر مصرف کننده مشغول زندگی و سوخت و ساز است. بازار این شهر و مایحتاج آن وارداتی از کشورهای همجوار و خارج از کشور است. همه وسایل از پوشاک تا لوازم الکترونیک و ماشین آلات وارداتی و بعضا آخرین سیستم و مدل آن هم یافت میشوند و با قیمت دلار نرخ گذاری میشوند.

بیشترین اشتغال برای ساکنان و مردم عادی وصل شدن به دستگاه های حکومتی و حزبی مانند وزارت پیشمرگه، وصل شدن به دستگاههای امنیتی، پلیس راهنمائی و رانندگی، ادارات عریض و طویل حکومتی و حزبی بعضا مکانهای بیمارستانی و بهداشتی تاکسی رانی است، که نیروی اصلی جامعه را بلعیده است. این الگو از همان سیاست مصوب دولت بعث عراق گرفته شده که در عراق قانونا کارگر وجود نداشت و همه کارگران لقب کارمند دولت و کارفرماها را به خود گرفته بودند. امروز هم جامعه کردستان به یک جامعه مصرف کننده تبدیل شده است و نیروی اصلی کار از کارگران مهاجر تامین میشود. بیشترین کارگران مهاجر ایرانی، ترکیه ای و سوریه ای و کشورهای آسیای میانه هستند.

بخش خدمات و نظافت اماکن عمومی و پاساژهای اصلی بوسیله کارگران مهاجر آسیای میانه با کمترین حقوق و تحقیرهای نژاد پرستانه انجام میشود.

همانطور که در بالا اشاره کردم این شهر در حال شهر سازی و ساختمان سازی گسترده است.

در سالهای اخیر سرمایه داران کردستان اعتمادشان جهت سرمایه گزاری در زمینه واردات و شهر سازی و ساختمان و راه و ترابری جلب شده است. از یک طرف کردستان بشدت به میدان سود دهی برای سرمایه گزاران و شرکتهای ترکی و ایرانی و غیره تبدیل شده است و از طرف دیگر کردستان به محل کار ارزان و کارگر خاموش برای کارگران مهاجر تبدیل شده است. شهر سلیمانیه از رودخانه قلیاسان که پایین شهر محسوب میشود به طرف سرچنار تا دور کمربندی تا گویژه که در بالای شهر و در دامنه کوه ازمر واقع شده است به سبک معماری اروپایی و الگوی آپارتمانهای ده طبقه تا بیست طبقه در حال ساخت و ساز است. شهر بازی چافیلاند در دامنه کوه ازمر به لاس وگاس آمریکا شبیه است و چهره شهر را بشدت دگرگون کرده است. نیروی سازنده شهرک سازی های این شهر همراه با سازندگان آسمان خراشهای گوشه و کنار شهر از کارگران مهاجر تامین و سود سرشاری را نصیب شرکتهای ترک و ایرانی و غیره میکند این فوق سود حاصل استثمار شدید و تحمیل بی حقوقی محض به کارگران شاغل در این منطقه و پائین نگه داشتن دستمزد و خاموش کردن اعترضات احتمالی طیقه کارگر است.

اینجا نه از بیمه خبری هست و نه از ایمنی کار!

من از زیربنای مهندسی ساختمان سازی سر درنمی آورم اما نمای ظاهری شهرک سازی ها نشان از طراحی مدرنی دارند که شبیه به آپارتمانهای کشور های اروپای است. اما کافیست تا گذری کوتاه به کارگاهها داشته باشی تا متوجه عدم ایمنی کار در حد پائین ترین استانداردهای جهانی بشوید. این شهرکها به محل قتلگاههای کارگران مهاجر در نتیجه عدم رعایت ایمنی کار تبدیل شده اند. روزی نیست شاهد حوادث محل کار نباشیم حوادثی که در آن کارگر یا جانش را از دست داده است و یا مجروح و نقص عضو میشود و جالب اینکه نه جامعه مسئول است نه کارفرما جوابگوست و قانونی هم جهت حمایت از کارگران مهاجر وجود ندارد. در اکثر این شرکتها کارگران فاقد لباس کار، کمربند ایمنی کار، کلاه، کفش و دستکش کار هستند. داربستهای آپارتمانها دارای پائینترین استاندارد ایمنی کار هستند و بعضا روی داربستها در ارتفاع بالا پل تخته ای بدون پیچ شدن به داربست استفاده میشود که موجب پائین بودن ایمنی محل کار است و ما شاهد بیشترین حوادث در محل کار در نتیجه نبود امکانات ایمنی کار هستیم.

اقامت کارگران مهاجر از طریق پیمانکاران و شرکتهای ساخت و ساز بشکل دو هفته ای، یک ماهه و دو ماهه و شش ماهه و یا یک ساله گرفته میشود و کارگر مهاجر طی مدت اقامتش نه تنها دارای هیچ حقوقی مانند بیمه درمانی، بیکاری و بازنشستگی نیست بلکه بعنوان مهمان ناخوانده مورد انواع بی احترامیها و اهانت هم قرار میگیرد و یک روز بدون اقامت هم با جریمه نقدی مواجه میشود.

آیا کارگران مهاجر همچنان خاموش و ارزان خواهند ماند؟

 

در یکسال اخیر تعدادی از فعالین جنبش کارگری ایران در میان کارگران مهاجر تلاش میکنند تشکلی را جهت حمایت از کارگران مهاجر ایجاد کنند. این فعالین کارگری هنوز در ابتدای راه هستند و تاکنون تلاش آنها مورد حمایت سندیکای ساختمان سازی کردستان قرار گرفته است که خود سندیکای ساختمان سازی هم با محدودیتهای قانونی در اقلیم کردستان مواجه هستند.

تلاش فعالین کارگری جهت ایجاد تشکل کارگران مهاجر باید مورد حمایت تمام کارگران و احزاب چپ و مترقی عراق، کردستان و منطقه قرار گیرد .

11 اوت 2013

رضا کمانگر

 

www.r-kamangar.com