بمناسبت فرارسیدن 16 آذر روز دانشجو

مصاحبه سایت رضا کمانگر با یک فعال چپ جنبش دانشجویی داخل ایران.

سئوال:جنبش دانشجویی در ایران دارای تاریخ گران بهای از تجربه افت و خیز، شکست و پیروزی و بخصوص بعد از عروج طیف چپ جنبش دانشجویی یعنی دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و دستگیری طیف وسیعی از آنها و سرکوب جنبش چپ دانشجویی در سال 86 به بعد، شرایط کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟

فعال دانشجو:

همانطور که فرمودید جنبش چپ دانشجویی که در اوایل دهه 80 شمسی در ایران مجددا پس از انقلاب و سرکوب های آن دهه شروع به رشد کرد در سال 86 به اوج خود رسید ، جریان چپ در دانشگاه های ایران به عنوان یک بازو و آلترناتیو در دانشگاه های ایران و جامعه خود را معرفی کرد. خوب یادم است از سنندج و کرمانشاه تا یزد و مشهد و مازندران ، اصفهان و تهران ، جریان چپ بذرش را پاشیده بود و در سال 86 به اوج خود رسید که در آن سال این جریان با قلع و قمع حاکمیت و افزایش سرکوب در جامعه مواجه شد که به موجب آن جریان چپ و سایر جریان های دانشجویی موجود در دانشگاه ها را دست به عصا کرد. باید یادآور شد نوع برخورد دد منشانه حاکمیت با جریان های دانشجویی بالاخص جریان دانشجویی چپ ، برای مدتی این جریان را در دانشگاه ها دست به عصاتر و باتجربه تر کرد ، تغییر فضای امنیتی و خفقان موجود بر دانشگاه ها سبب تغییر تاکتیک جریان های دانشجویی چپ شد و حکم های سنگین و وثیقه های سنگین برای فعالین دانشجویی و کارگری و چپ این جریان را مجبور کرد که محتاط تر در جامعه ظاهر شود اما این امر به معنای محو جریان دانشجویی چپ نیست . این جریان هنوز در جامعه حضور دارد ، دانشجویان آن دوره هنوز در جامعه حضور دارند و مشغول بازتولید و قدرت گیری مجدد جهت حضور مجدد در دانشگاه ها را دارند ، چپ با یادگیری از گذشته به دنبال حضور مجدد و استفاده از تاکتیک های جدید جهت حضور در دانشگاه و جامعه است.

سئوال: همانطور که اطلاع دارید فضای تنش جمهوری اسلامی بعد از انتخاب حسن روحانی بعنوان رئیس جمهوری اسلامی با غرب و آمریکا فروکش کرده و همچنین شاهد توافقات اولیه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی با گروه 1+5 بوده ایم. تاثیرات این شرایط بر جنبش دانشجویی چگونه است؟

فعال دانشجو:

ببینید باید در این شرایط از خودمان یک پرسش بنیادین کرد؟ این تغییر فضا برای مردم ایران چه دستاوردی داشته است ، آیا تغییر فضای دیپلماتیک به تغییر در فضای کسب و کار ، فضای سیاسی و اقتصادی انجامیده است یانه؟

جمهوری اسلامی با فشار جامعه جهانی پای میز محاکمه رفته ، اما این توافقات کوچک ترین تاثیری در زندگی مردم نداشته است. اتفاقا این توافقات در داخل به به فقر و فشار بیشتر بر مردم کارگر و زحمتکش ، به افزایش اعدام و زهر چشم گرفتن از مردم انجامیده است که مردم بدانند این گشایش فضای دیپلماتیک در مورد بحرانهای جهانی حاکمیت است و ربطی به معیشت و قضای اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ندارد. این امر باعث می شود که مردم بدانند که دولت عدالت بخشی از دستگاه سرکوب و سرمایه است و ربطی به نجات مردم ندارد ، مردم این درس را فرا می گیرند که نجات دهنده ای به جز خودشان در جامعه نیست و این امر سبب وارد شدن جامعه و جریان های دانشجویی و چپ به فازهای جدید مبارزه طبقاتی و اجتماعی است ، این توافقات سایه جنگ را کمرنگ و دندان حاکمیت را برای سرکوب مردم تیزتر کرده است. این توافقات اتفاقا یک درس بزرگ را به تمام فعالین اجتماعی می دهد ، آن هم این است که در کشمکش حاکمیت جمهوری اسلامی و غرب ، نیاز به جبهه سومی است که در کنار مردم بایستد ، جبهه ای که منافع طبقاتی اکثریت مردم را در نظر داشته باشد که به ما خطوط راهنمای مبارزه و خط واقعی مبارزه را نشان می دهد.

سئوال: دستگاه قضائی جمهوری اسلامی در جریان مزاکرات هسته ای خود با گروه 1+5 بار دیگر ماشین چوبه دار و اعدام را از سیستان و بلوچستان تا کردستان به حرکت در آورد و آمار اعدام های اعلام شده را طی 100 روز ریاست روحانی به 300 نفر رساند. ضرورت فعال شدن چوبه های دار رژیم اسلامی برای چیست؟ اجرایی این اعدامها چه پیامی برای جنبش دانشجویی، طبقه کارگر و مردم ایران دارد؟

فعال دانشجو:

در بالا عرض کردم ، این توافقات ربطی به منافع مردم عادی که 35 سال است که فقر و تورم و سرکوب و بدبختی و فلاکت را در ایران تحمل می کنند ندارد. این توافقات ، آوانس حاکمیت جمهوری اسلامی به غرب برای حل بحران منطقه ای در راستای منافع غرب و هم پیمانانش در منطقه است.

جمهوری اسلامی ، به این اعدام ها نیازمند است تا به جامعه این پیام را منتقل کند که این توافقات ربطی به حیات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی شما ندارد ، زندگی شما همان زندگی نکبت باری بود که قبلا برایتان تعریف کرده ایم ، این توافقات تنها خریدن عمر بیشتر برای حاکمیت بیشتر این رژیم است جایی که خطر حمله نظامی و سایه سقوط این رژیم به شدت آنها را تحت فشار قرار داده بود. ما همیشه شاهد بوده ایم که به محض کوچک ترین توافق ایران با غرب و کشورهای منطقه ، سرکوب در داخل توسط حاکمیت افزایش یافته است.

نفس این اعدام ها این پیام را به ما می رساند که اعدام ها با چراغ سبزی آمریکا و غرب به ایران برای سرکوب انجام گرفت. منافع ملی در جوامع بورژوازی یعنی منافع طبقه حاکم ، یعنی فربه شدن کسانی که در راس حاکمیت اند و این ربطی به زندگی 70 میلیون انسان که در چنگال جمهوری اسلامی گرفتارند ندارد. خود نفس اعدام ها زهر چشم گرفتن از مردم برای عدم دخالت در جریان این مذاکرات و سرکوب قشرهای زحمکتکش بود. متاسفانه در ایران نواحی مرزی نقش طعمه را همیشه در ایران بازی کرده اند و بهترین جاهایی است که جمهوری اسلامی می تواند با کمترین هزینه بیشترین زهر چشم را از مردم بگیرد. چوبه های دار مراسم مرعوب کردن و ترساندن طبقات فرودست جامعه است تا مبادا در جزیان این مذاکرات روزنه ای متوهم را برای آنها بگشاید.

طبقات اجتماعی مختلف مانند کارگران ، دانشجویان و زنان باید بفهمند که این توافقات ، توافق حاکمان دنیا و منطقه با سردمداران حکومت اسلامی ایران است و نان به هم قرض دادن کشورهای غرب به جمهوری اسلامی است ، برای مبارزه این طبقه نباید به تانک های آمریکایی و نیروهای ناتو یا توافقات طبقات حاکم دل خوش کرد ، هیچ نیرویی نمی تواند ما را نجات دهد ، نجات دهنده ملت ، خودشان هستند ، تنها از طریق اتحاد و مبارزه مدنی و تکثیر تفکرات مدرن چپ و انسانی است که می توان شرایط زندگی طبقات فرودست جامعه را بهبود کرد.

این امر ضرورت تشکیل جبهه ای مردمی را می رساند که بدانند منافع طبقاتی اش با منافع ملی حکومت اسلامی پیوند نخورده ، جبهه ای که منافعش را در جیب روحانی و غرب جستجو نکند ، جبهه ای که بغهمد اتحاد این مردم تنها نیرویی است که می تواند به توافقات انسانی تر در جامعه بیندیشد ، چشم بستن به مشت آهنین حاکمیت تنها دندان هایمان را در دهان بیشتر خرد می کند.

سئوال: در آستانه فراسیدن 16 آذر هستیم، باتوجه به تجارب تاکنونی جنبش دانشجویی چشم انداز چیست؟ چه مسائلی باید در اولویت جنبش دانشجویی و ازجمله طیف چپ دانشجویان باید باشد؟

فعال دانشجو:

دلوز، در یکی از تم های فکری خود ، به موضوعی به نام "جنبش تکثیر" اشاره می کند. جنبش تکثیر به همه گیر شدن مطالبات اجتماعی و کشاندن مطالبات به خیابان ها اشاره دارد. جنبش دانشجویی به مثابه مغز متفکر جریان چپ باید بتواند مکانیزمی را طراحی کند تا مطالبات طبقاتی و مدرن خود را به خیابانها بکشاند و توده های کارگران ، زنان و انسان های آزاده را در صفوف آزادی خواهانه و برابری طلبانه متحد گرداند. جنبش دانشجویی چپ در گام های قبلی به عنوان آلترناتیوی سیاسی و اجتماعی مطمئن توانسته خود را به جامعه معرفی کند. گام بعدی همه گیر کردن مطالبات چپ و به خیابان کشاندن این مطالبات است، ما باید دستور کار تفکرمان را در کارخانه ها و واحدهای صنعتی تکثیر کنیم ، باید بتوانیم مکانیزمی را طراحی کرد که طبقات ضعبف جامعه ما را به عنوان آلترناتیوی عملی باور کند. امروز موعدی است که دلوزآن را تکثیر می نامد، ما باید چپ معرفی شده در جامعه را تکثیر کنیم، این امر با توسعه میدیا و ابزارهای ارتباط جمعی با شجاعت انسان های آزادی خواه و برابری طلب قابل دست یافتن است، به ظرطی که بتوانیم جدای از خط سیاسی ها و احزاب متفاوت، جدای از مسائل حاشیه ای و جناحی که امروز به عنوان چالش و مانعی در برابر جریان ما قرار دارد ، آهسته آهسته خود را در جامعه تکثیر کرد. اگر حسین، امروز در عاشورا می تواند میلیونها نفر را در کشورهای شیعه نشین به خیابانها بکشاند ، به دلیل کارناوالی است که سالهاست در خیابانها مردم را تحت تاثیر قرار داده است، به دلیل همان جنبش تکثیر است. امروز ما باید از لابلای کتاب ها بیرون بیائیم، از محفل ها و دانشگاه ها .... باید به کارخانه ها رفت ، به مراکز صنعتی ، باید به خیابان ها آمد، به قول لنین ، اتفاق در خیابان رخ می دهد.

چپ دیگر نباید تکرار تاریخ کند، تکرار گذشته تنها گذشته را بازتولید می کند، چپ باید به خیابان ها بیاید، چپ باید گامی به جلو برود، گامی که بتواند مطالبات مطح شده در اندیشه اش را به خواستی عمومی در جامعه تبدیل کند ، مردم جدا از "ئیسم و احزاب و جریان های حزبی" باید چپ را در جیب و زندگیشان ببیند نه در کتابها ، محفل ها ، و در پستوها .

چپ امروز باید تکثیر شود، چپ باید بتواند اعتماد کارگران ، زنان و طیف های مختلف اجتماعی را جلب کند، چپ باید به جلو بیندیشد.

از اینکه این وقت را در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.

 

www.r-kamangar.com