چگونه در مقابل این سیستم فاسد به ایستیم؟

مصاحبه سایت رضا کمانگر با یک فعال اجتماعی از داخل ایران

جمهوری اسلامی از ابتدای سر کار آمدنش تاکنون جزو یکی از رژیم های فاسد جهان است. هر ساله گزارش مرکز تحقیقات شفاف سازی هم این ادعا را تائید کرده است. فساد حکومتی و اداری، فساد در کارگزینی و استخدام، فساد در دستگاه قضای و فساد در ایجاد مزاحمت امنیت و آسایش جامعه و در نهایت فساد اقتصادی سر تا پای حکومت و سیستم و سران ریز و درشت را گرفته است. اکنون فساد از غرغره سران ریز و درشت رژیم گذر کرده است و دارند بالا میاورند. افشای فساد اقتصادی از دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد شروع شد که عباس پالیسدار بعنوان افشاء کننده خود به زندان افتاد. اکنون ورق برگشته است، میخواهند تعدادی از نیروهای خودی را قربانی کنند. بابک زنجانی و سعید مرتضوی و احتمالا رحیمی معاون اول احمدی نژاد در لیست اولیه قرار دارند. احتمال طولانی شدن این لیست هست.

سئوال این است: ابعاد فساد اقتصادی، اداری و سیستم در ایران چگونه است؟ چه عاملی باعث افشاگری درون جمهوری اسلامی شده است؟

یک فعال اجتماعی: فساد اداری از جمله پدیده‏های سازمانی و اجتماعی است که روند توسعه کشورها را به طور چشم‏گیری با چالش مواجه ساخته و موجب شکل‏گیری مشکلات و بحران‏های اساسی در سراسر جامعه شده است.اینکه فکر کنیم که فساد در دوران حاکمیت این رژیم روند تصاعدی داشته است اشتباه کرده ایم . فساد بوروکراتیک و ادرای در تمام عمر این حکومت بوده و چه بسا در سیستم ماکیاولی حکومت، فساد نقش برجسته ای داشته است. اما در دهه اخیر و با افزایش وسایل ارتباط جمعی به مانند ماهواره و اینترنت، روند انتشار اخبار مربوط به این فساد بوروکراتیک تسریع پیدا کرده است. برای درک فاجعه فساد بوروکراتیک به همین بسنده می کنم که طبق گزارش سالانه سازمان شفافیت بین‌الملل در سال 2012 در مورد فساد اداری و اقتصادی در کشورهای مختلف ایران از بین 177 کشور جهان، ایران رتبه 144 را دارد که این امر نشانگر سقوط مباحث اخلاق حرفه ای و ناشفافی موجود در سیستم اداری ایران به بدترین شکل ممکن است. اما اگر به دلایل این قضیه برگردیم که چگونه فساد موجود درسیستم دولتی ایران در سطح جهانی بازتاب داشته و در این سال ها تسریع اخبار اختلاس و رشوه خواری و دله دزدی سران رژیم و مدیران حاکم بر ایران به صورت اخبار روزانه درآمده است باید اشاره کنم که: جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب نیازمند جذب همه جانبه افراد با تفکرات متفاوت بود. با افزایش قدرت گیری رژیم افراد موجود در قدرت ریزش پیدار کردند و این امر تا بدانجا تداوم می یابد که افرادی که از قدرت کنار گذاشته می شوند به منظور حفظ قدرت دست به هرکاری بزنند. پخش اخبار مربوط به جناح های حاکم و روشنگری آسانترین روش در دسترس برای انتقام گیری افراد از قدرت کنارگذاشته است که با وجود ابزارهای ارتباط جمعی این امر تسهیل می یابد. هم چنین شکاف موجود در بین سران رژیم و وضعیت اسف بار زندگی مردم ایران با توجه به منابع بسیار زیاد و نظر به درآمد بالای حکومت از عوامل دیگر این شفاف گری هاست. هم چنین وجود فعالین اقتصادی و اجتماعی وسیاسی و فشار نهادهای بین المللی مانند سازمان شفافیت بین‌المللی از جمله عوامل دیگر این شفاف سازی هاست.

سئوال: آیا مردم تا کنون از وجود فساد اقتصادی، حکومتی و اداری بی اطلاع بودند؟

یک فعال اجتماعی: مردم آگاه و فعالین اجتماعی از روزهای اول آغاز حکومت نسبت به فضای بی اعتمادی به حکومت آخوندی باخبر بودند اما عامه مردم که گول کلید بهشت حاج آقاها و خفقان ناشی از فضای پلیسی دوران جنگ و کشتارهای دهه 60 را خورده بودند، پس از علنی شدن این فساد در رسانه ها، همه دیگر هیچ توهمی نسبت به این فساد اداری و بوروکراتیک ندارند، همه می دانند که در این سیستم دولتی مبنای حاکمیت رانت خواری، پولشویی و دله دزدی است اما به دلالیل متعدد مانند سرکوب شدید دستگاه های حکومتی و....که اینجا جای بحث نیست، اقدامی عملی جهت به زیر کشیدن این سیستم تا به حال انجام نگرفته است.

سئوال: اخیرا بعد از افشای فساد اقتصادی سعید مرتضوی مسئول تامین اجتماعی و بابک زنجانی تاجر میلیاردر، تحرکاتی در میان مردم ایجاد شد است که خواهان برخورد قاطع دستگاه قضای به این افراد هستند. این تحرکات تا جای پیشرفته است که بخشی از تشکلات اجتماعی و فعالین کارگری هم مشغول جمع آوری امضا جهت شکایت از سعید مرتضوی و بابک زنجانی هستند. شما فکر میکنید این تلاشها و به نتیجه ای برسد و به این شکایتها رسیدگی بشود؟ اساسا مراجعی که قرار است به این شکایتها رسیدگی کنند خود مشروعیت این کار را دارند؟ آیا این تلاشها ناشی از توهم به این سیستم نیست؟

یک فعال اجتماعی: بله همچین فضایی در جامعه وجود دارد اما مهم است که ما انسان های آزادی خواه و برابری طلب دچار توهم نشویم. بابک زنجانی ها ناشی از سیاست های غلط دیپلماتیک ، سیاسی و اجتماعی سران رژیم اند که جهت منافع اقتصادی و سیاسی کارتل هایی مانند سپاه قربانی شده اند. بابک زنجانی و سعید مرتضوی ابزار جابه جا کردن پول هایی به مانند درآمد نفتی ایران از بانک های خارجی است. اینها بزرگترین لطف را به حاکمیت رژیم کرده اند. حال جای این سوال است که اینهایی که پول مرم ایران را غارت کرده اند چه کسانی هستند و قرار است که کجا محاکمه شوند؟

نباید دچار توهم شد که مرتضوی و بابک زنجانی افرادی جدا از حاکمیت اند که توانسته اند سرمایه 25 هزار میلیاردی را به جیب بزنند. اینها خودشان بخشی از کارتل ها و قدرت های درونی جمهوری اسلامی اند که خودشان با استفاده از ارتباطات مختلف حاکمیت به میلیاردرهای ایران تبدیل شدند. مرتضوی دادستان دادگاه انقلاب بود که تا دیروز افراد آگاه و انسان های آزادی خواه را به اعدام محکوم می کرد و زندانی کرد و شلاق می زد. امروز در جدل بین جناح های رژیم قرار است دزدی را (مرتضوی و زنجانی) دزد دیگری(پورمحمدی ) محاکمه میکند . خنده دار است که فکر کنم که این نمایش ها به منافع مردم ارتباطی داشته باشد، مخصوصا طبقه کارگر که طبقه فرودست جامعه است و کوچکترین ربطی به قدرت سیاسی موجود در ایران ندارد. اتفاقا جمع آوری امضا توسط طبقه کارگر گسترش نوعی پاسیفیسم در طبقه کارگر است که رسالتش ایستادن در برابر هرنوع بی عدالتی و اعتراض به تمامیت حاکمیت جور و سرمایه این حاکمیت است، چه کسی که در جایگاه شاکی است و چه کسی که در جایگاه متهم است، اتفاقا اگر در این حاکمیت امضا کاری میکرد، حاکمیت به امضاها و قطعنامه های سازمان های جهانی واکنش نشان می داد. این نمایش ها ربطی به منافع ما ندارد، منافع طبقه کارگر ماورای این سیاه بازی های جناحی درون رژیم است.

سئوال: مردم، طبقه کارگر و جنبشهای اجتماعی چگونه باید در مقابل فساد جمهوری اسلامی بی ایستند؟ راه مقابل با آن چگونه باید باشد؟

یک فعال اجتماعی: بازی اشتباه را وارد شدن خودش یک اشتباه بزرگ است. به قول اسلاوی ژیژک مارکسیست اسلونیائی، در شرایطی که وسوسه می شویم که کاری بکنیم که اشتباه است، بهترین کار دنیا، هیچ کاری نکردن است. تا آنجایی که به امضا جمع کردن و پیگیری این مسائل مربوط می شود طبقه کارگر نباید وارد این نمایش ها شود، بابک زنجانی و مرتضوی سرنوشت شان معلوم است، جمهوری اسلامی برای جلوگیری از فشار افکار عمومی برای مدتی آنها را در صحن رسانه ها برای تحریف افکار مردم ایران و دنیا بازی می دهد و بعد از آن به گوشه ای آرام برای پیک نیک و تفریح برای گذراندن باقی عمر می فرستد ، همان کاری که با شهرام جزایری ها کردند. طبقه کارگر نباید وارد این بازی های مضحک شود، اینها صاحبان قدرت و سرمایه اند برای سرکوب همین طبقه، کار طبقه کارگر ایستادن در برابر شاکی و متهم است، تلاش برای درست کردن سیستمی که دارای بالاترین شفافیت اقتصادی، سیستمی معتمد اجتماعی و تلاشی برای بهترشدن زندگی خودش و هم طبقه ای هایش است. راه حل ما باید اعتراض نه به صورت جمع آوری امضا بلکه باید به صورت تحصن و برگزاری آکسیون های کارگری و هرنوع اقدام های خلاقانه است که به خیزش جهت به زیرکشیدن این سیستم متعفن کمک کند.

متاسفانه ما همیشه یاد گرفته ایم که به انتخاب های کوچک راضی باشیم، مطمئن باشیم تا سیستمی وجود داشته باشد که رئیس جمهورش (احمدی نژاد) دفتر برنامه ریزی و مدیریت راهبردیش را به یک شبه برمی چیند تا هرنوع برنامه ریزی مالی و بودجه ای و شفافیت مالی را بردارد، دله دزدی و فساد اداری و فساد بوروکراتیک و اختلاس امری روزمره است، در سیستم نادرست، افراد نادرست تربیت می شوند به قول مارکس انسان ها محصول فضای اجتماعی اند که در آن زندگی می کنند، مرتضوی و زنجانی محصول سیستمی بوده اند که در آن رشد پیدا کرده اند و پیگیری این فساد توسط امضا دهن کجی طبقه کارگر به خودش است. رسالیت ما گرفتن حقمان از صاحبان ثروت و سرمایه است، حق ما خواستن سیستم مرفه تر، آزادتر، ایمن تر و شفاف تر برای تمام انسان های این جامعه فارغ از زبان و ملیت و دین و مسلکشان است، باید حق مان را بگیرم نه دنبال این باشیم که با امضا و خواهش تمنا بخش ناچیزی از حق مان را بدهند.

با تشکر از فرصتی که در اختیار من گذاشتی

19 دی 1392

 

 

www.r-kamangar.com