میزگرد کمونیست هفتگی به مناسبت اول مه، روز جهانی طبقه کارگر با سلام زیجی، ناصر مرادی، پدرام نو اندیش، فاتح شیخ، ملکه عزتی، بهزاد جواهری و رضا کمانگر

این دنیای وارونه را باید از قاعده اش بر زمین گذاشت!
میزگرد کمونیست هفتگی به مناسبت اول مه، روز جهانی طبقه کارگر
سلام زیجی، ناصر مرادی، پدرام نو اندیش، فاتح شیخ، ملکه عزتی، بهزاد جواهری و رضا کمانگر
کمونیست هفتگی: از نظر شما مهمترین مطالبات و ادعا نامه کارگران در اول مه امسال در ایران حول چه محورهای باید تمرکزداشته باشد؟ اشکال و سنت مبارزاتی موثر طبقه کارگر در اعتراض روز جهانی کارگر کدام است، اعتصاب و تعطیلی کار، تظاهرات خیابانی، مراسم و جشن، گلگشت، گردهمائی خانوادگی ، تجمع محافل در محل کار یا تفریحگاها،… ؟
سلام زیجی: ادعا نامه طبقه کارگر در روزاول ماه مه و در مارشهای کارگری اساسا علیه کلیت نظام سرمایه داری و دولتهای مطبوع آنها و علیه نفس کار مزدی میباشد. این امر در عین حال میتواند در هر کشور معینی با طرح مطالبات سیاسی و اقتصادی طبقه کارگرهمراه و حول آن خواسته ها متحد شد وجزئی از پرچم مطالباتی سرخ طبقه کارگر و مارش اول مه باشد. کارگران و پیشروان کمونیست و سوسیالیست طبقه کارگر اعلام میکنند: کار مزدی و بهره کشی انسان از انسان ننگ بشریت است و چنین نظامی که بر این ننگ استوار است باید برچیده شود! در اول مه طبقه کارگر با پرچم کمونیسم کارگری مارکس به میدان میاید و اعلام میکند این نظام مبتنی بر استثمار وحشیانه، نابرابری و بی حقوقی انسان، عامل جنگ و ویرانی و آدمکشی و تروریسم، مسبب فقر و بیکاری و مرگ و تباهی،و نظامی که سود و چپاول و زور گوئی و دروغ و ریاکاری هدف و ماهیتش است باید با انقلاب اجتماعی ما کارگران و بشریت آزاده از سر راه برداشته شود.
در روزجهانی کارگر،کمونیستها و کارگران به همراه مردم آزادیخوا و برابری طلب متحدانه به میدان میایند تا یکبار دیگر شرط اول دستیابی به آزادی، رفاه، برابری و سعادت و خوشبختی واقعی جامعه بشری را پایان دادن به نظام حاکم سرمایه داری و تمام ارکان ایدئولوژیکی، فرهنگی، اخلاقی وخرافی آن را با صدا رسا اعلام کنند و برای تحقق این هدف والای انسانی کل طبقه کارگر و جامعه مترقی و آزادیخواهان را به اتحاد و اقدام مشترک فرابخوانند. خواست و پیام اساسی اول مه در جهان و ایران این است: این دنیای وارونه را باید از قاعده اش بر زمین گذاشت! انسانها باید و حق دارند از امنیت، رفاه و همه آزاد یهای سیاسی و اجتماعی برخوردار باشند. براى اینکه بتوان امنیت ، آزادی، رفاه همگانی و در شان انسان را متحقق کنیم باید نظام اجتماعی حاکم، نظامى که با آزادى، برابرى و رفاه همگانی در تناقض قرار دارد و با فلسفه وجودی آن همخوانی ندارد با انقلاب کمونیستی و با قهر و قیام کارگری به زیر کشید!
اول مه در ایران نیز با همین ادعا نامه و با پرچم نه به نظام سرمایه داری و دولت حامی و حافظ آن، جمهوری اسلامی، به میدان خواهد آمد. گسترش بیشترخود آگاهی طبقاتی کارگران،اتکا آنها به مجامع عمومی و تشکلیابی توده ای و شورائی کارگری در همه مراکز کار، همبستگی کارگران شاغل و بیکار، اتحاد و همبستگی با همه توده های تحت استثمار و سرکوب شده میتواند موجب ایجاد صف متحد و قدرتمند اجتماعی در صفوف کارگران در اول مه امسال علیه حکومت قرون وسطائی و ضد کارگری و ضد آزادی گردد. تامین این مهم امر اول و اساسی کمونیستها و فعالین حزبی وجنبش کمونیزم کارگری و پیشروان صف زنان و جوانان آزادیخواه ایران است.
در این راستا ضروری است علیه بخشی ازمهمترین معضلاتی که جمهوری اسلامی به طبقه کارگر ایران و جامعه تحمیل کرده است بطور روشن و شفاف در شکل مطالبه فوری آنرا برجسته و به پلاتفرم مطالباتی بخش های مختلف طبقه تبدیل کرد و حول آن به میدان آمد. از جمله :١- مردود اعلام کردن تصمیم شرم آور “حداقل دستمزد تعیین شده برای سال ٩٣ توسط شورایعالی کار جمهوری اسلامی . باید خواهان تعیین حداقل دستمزد از جانب نمایندگان منتخب خود کارگران شد، در شرایطی که خود مقامات دولتی خط فقر را یک میلیون و‌هشصد هزار تومان اعلام کرده اند، نباید به کمتر از ٢ میلیون تومان حداقل دستمزد رضایت داد. ٢-حق برخورداری فوری برای ایجاد تشکلهای توده‌ای طبقه کارگر، مستقل از دولت و کارفرما، و تلاش فوری برای ایجاد آن ٣-حق اعتصاب و اعتراض کارگری۴- آزادی بدون قید و شرط فعالیت سیاسی۵- برابری فوری زن و مرد،۶- بیمه بیکاری مکفی برای همه بیکار شدگان ، ٧-تعطیلی اول مه ٨- آزادی زندانیان سیاسی، از جمله فعالین کارگری در بند ٩- گرفتن فوری دستمزدهای معوقه.
با اتحاد و صلابت طبقاتی و رهبری درست و مسئولانه حول این مطالبات میتوان پروسه قبل و بعداز روز اول ماه مه را به یک روند پر جنب جوش اعتراضی و متحد کننده جنبش طبقه کارگر علیه دولت وسرمایه داران ایران تبدیل کرد، و در روز جهانی کارگر، اول مه ی در شان طبقه کارگر ایران برگزار نمود.
اما در رابطه با اشکال و سنتهای مختلف اعتراض روز جهانی کارگر، ضمن استقبال از هر اقدامی علیه سرمایه داری و کارفرما ودولت شان و هر شکلی از جشن و گردهمائی وهمبستگی کارگری ولو در ابعاد کوچک، اما بنظر من باید از داده ها و سنتهای رایج و کم توقع ومحدود نگرانه تاکنونی عبور کرد. روز کارگر و اعتراض و جشن آنرا به چند نمایش و اکسیون کوچک نباید تقلیل داد! خفقان و سرکوب واقعی است اما این عدم حضور قدرتمندطبقه و افق و تلاش محدود ما است که سرکوب و خفقان توانسته ما را به عقب براند. کمونیستها و فعالین پیشرو طبقه باید متوجه این مهم باشند که دولتها و گرایشات راست و جنبشهای طبقات غیر کارگری توانسته اند به مرور زمان افقها، مطالبات و سنت های اعتراضی سوسیالیستی و کمونیستی کارگران را نیز مانند خود کمونیسم و نفس ضدیت طبقه کارگر با سرمایه و کار مزدی به مسیرهای منطبق و بی زیان برای نظام طبقاتی حاکم سرمایه سوق دهند و بیش از پیش مهر و نقد عمیق طبقاتی و خصلت ضد کاپیتالیستی وآرمان خواهی کمونیستی و آزادی بشر از چنگ سرمایه داری را تضعیف و حاشیه ای تر کرده اند. این روند بطور برجسته ای حتی در روز جهانی کارگر و مارش اول ماه مه در اقصی نقاط جهان به روشنی دیده میشود و ایران هم بنظرم با وجود ویژه گی های خاصی که دارد از آن روند مستثنی نیست. برای مثال حتی از زبان بهترین فعال کارگری و کمونیستی می شنویم که قدرت طبقه کارگر”تنها در خیابانها” است، واول ماه مه یعنی رژه رفتن در میادین. این “انقلابیگری” کارگری کاری به این ندارد که با وجود همه اهمیت ریژه رفتن خیابانی، در این سنت، اولا همه ،کارگر و غیر کارگر، میتوانند رژه بروند و فراتر و مهمتر از آن، رژه ای که همنوا و وصل یا همزمان با خواباندن چرخ تولید و اعتصابات و سر کارنرفتن حداقل بخش موثر طبقه ،از جمله در روز اول مه همراه نباشد، با وجود تمام اهمیتی که در مارش های خیابانی نهفته است، نمیتواند به تنهائی و بلاواسطه نه قدرت عظیم کارگر را به نمایش بگذارد و نه چالش و خطر جدی برای بورژوازی و طبقه حاکمه باشد.

من میگویم برعکس، بیشترین قدرت طبقه کارگر بدوا در کارخانه و مراکز کار و در اعتصاب و تعطیل کردن مراکز کار و چرخ تولید نهفته است. بدون چنین اتفاقی قدرت در “خیابانها “نیزهر چند باشکوه اما هنوز جدی ومتحد کننده و تعیین کننده و موثر در تغییر تناسب قوا نیست. طبقه ای که به سرمایه داری می گوید “نه”، منشا درد و رنجش نظام کار مزدی است و این درست در قلب کارگاهها و کارخانه ها و در میان ابزارکاراست که مستقیم و هر روزه احساسش میکند، همانجا به فرمان کارفرما و دولت مورد بهره کشی و استثمار و تحقیر قرار میگیرد، نان و مزدش را می دزدند و به گرو میگیرند، آری درست در همین جهنم باید گفت نه! بس است! دیگر تحمل نمیکنم! و کل ماشین قدرت و زوگوئی و سود جوئی سرمایه دار و دولتش را همانجا باید فلج کند و پیام اول مه خود رااز همانجا به آنها و به کل جامعه باید صادر کرد. کارگر معترض و متشکل در قدم اول باید نفرتش را نسبت به همین سیستم و اساسا با خواباندن کار و ماشینهای تولید ابراز کند. با خواباندن چرخ تولید به این نظام وارونه “نه” روشن خود را بگوییم و سودجویی کور و ظالمانه اش را به چالش بکشیم و گلوی سرمایه و دولتش را محکم با دستان متحد خود فشار دهیم .
اگر کارگران، از جمله در ایران، در روز اول مه، کل چرخ تولید را بخوابانند، کلید برق را پائین بکشند، لوله نفت را ببندند، موتور اتوبوس و قطار و هوپیما را خاموش نگاهدارند و…، نه تنها قدرت اجتماعی و طبقاتی خود را به رخ جهان خواهند کشید که تناسب قوا را با سرعت تغییر خواهند داد و لرزه بر پیکره فاسد دولت و سرمایه دار انگل خواهند انداخت، همه مجبور میشوند با احترام بیشتری به کارگر نگاه کنند و ما هم مطالبات خود را با قدرت بیشتری میتوانیم طلب کنیم و از حلقومشان بیرون بکشیم.
از اینرو فراخوان و توصیه جدی من به همه فعالین کمونیست و پیشرو طبقه کارگر ایران این است که به این مهم توجه جدی داشته باشند. با تمام قدرت تلاش کنند اول مه امسال با تعطیلی مراکز کار وتوقف چرخ تولید شروع شود و مهر طبقاتی برجسته خود را به اول مه امسال بکوبیم. طبعا و همزمان برگزاری تجمعات و مارشهای بزرگ کارگری در میادین بزرگ شهرها و همچنین بر گزاری مراسم و جشن های بزرگ همبستگی و جشن و سرور را باید با تمام قدرت و متحدانه و بدون تفرقه تدارک دید و برای برگزاری آنها تلاش کنیم. اما ابهت، قدرت و رمز هر نوع پیشرفت و تجمع و مراسم های اعتراضی و همچنین جشنهای همبستگی کارگری از نظر من درگرو خواباندن چرخ تولید، به تعطیل کشاندن کامل مراکزکارگری در روز اول مه است. بر بستر چنین تلاش و اقدام قدرتمند اعتراضی طبقه کارگر میتوانیم همزمان با قدرت به مراتب بیشتری مارش خیابانی و مراسم و جشن های همبستگی کارگری خود را در ابعاد گسترده و در شهرهای متعدد برگزار کنیم. این تنها مسیری خواهد بود که میشود نظام سرمایه داری و جمهوری اسلامی را حتی برای یک روز هم شده به استیصال کشاند و دست کثیف و سرکوبگرانه و ظالمانه اش را بر سر طبقه کارگر و جامعه کوتاهتر کرد.زنده باد اول ماه مه!
کمونیست هفتگی: حزب کمونیست کارگری- حکمتیست در قبال اول مه امسال چه سیاست متفاوتی با دیگر جریانات دارد، تشکیلات خارج کشور شما به مناسبت روز جهانی کارگر چه برنامه های در دستور خود دارد؟
ناصر مرادی: سیاست حزب حکمتیست همان سیاستی است که جوهر اصلی روز اول ماه مه روز جهانی کارگررا تشکیل می دهد از نظر ما روز اول مه روز ادعا نامه طبقه کارگر جهانی در مقابل کل نظام سرمایه داری است. طبقه کارگر در این روز مستقل از تعلقات مذهبی، نژادی، قومی و ملی بعنوان یک طبقه اجتماعی با پرچم سرخ انترناسیونالیستی به میدان می آید و بعنوان ناجی بشریت خواست خود را که همانا ایجاد یک دنیای بهتر دنیای فارغ از ستم، استثمار و نابرابری است مطرح می کند. ما هر ساله و بطور ویژه امسال هم خطاب به طبقه کارگر ایران و فعالین کارگری اعلام کرده ایم روز اول مه روز هیچ کسی دیگری غیر از روز خود این طبقه جهانی نیست. بنابر این کارگران نباید اجازه بدهند کارفرمایان و دولت سرمایداران به نمایندگی ازطرف آنها تصمیم بگیرند و حرف بزنند. نباید اجازه داد خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی زیر سایه و عبای “دولت اعتدال و امید”، کارگران را به مراسمهای دولتی بکشانند. سیاست ما این است که کارگران در مراسمهای دولتی شرکت نکنند. با تعطیلی مراکز کار و بر گزاری باشکوه روز کارگر در میادین شهر کل طبقه از جمله آن بخشی که تحت فشار نهادهای “کارگری” جمهوری اسلامی به نمایشات ضد کارگری “هفته کارگر” میروند به تحریم مراسمات دولتی فراخوان داد. باید آنها را از شرکت کردنشان در آن تجمعات دولتی بر حزر کرد و به صف مستقل طبقاتی خود فراخوان داد. در هر جای که با زور و اجبار و با به گرو گرفتن حقوق و دستمزدشان به چنین مراسماتی کشیده شوند تلاش کنند با خواست تشکل های مستقل کارگری، علیه حداقل دستمزد تعیین شده، و با طرح مطالبات کارگری خود و در اعتراض به سرکوب و دستگیری فعالین کارگری و با شعار آزادی بیقید وشرط زندانیان سیاسی و تعطیلی اول مه این مراسمها را بهم بزنند.
دیگر خواست مهمی که در اول ماه مه امسال باید در صدر قطعنامه ها و بیانه های اول مه قرارگیرد مسئله تعیین حداقل دستمزدها ی سال ٩٣ توسط شورایعالی کار جمهوری اسلامی است. طبقه کارگر ایران نباید حداقل دستمزد تعیین شده از طرف دولت، کارفرمایان و نمایندگان شورای عالی کار که همان بخشی از نمایندگان دولت هستند بپذیرند. کارگران باید بعنوان پیشروان و پرچمداران رفاه اجتماعی پا به میدان بگذارند در پلاتفرمشان اعلام کنند دستمزد مکفی و رفاه را نه تنها برای خود، بلکه خواستار رفاه اجتماعی برای همه اقشار جامعه هستند و از این زاویه اردوی مبارزه برای رفاه و آزادیخواهی برابری طلبی را همراه خود و به حرکت درآورند. ما وطبقه ما می تواند جنبش علیه فقر و خفقان و گرسنگی را گسترش دهد و جمهوری اسلامی با همه جناح ها و دسته جات جانیش را با اصلاحات و غیر اصلاحات به مصاف بطلبد. کارگران باید اعلام کنند روز اول مه کار تعطیل است. احزاب جریانات و گرایشاتی که سیاست کشیدن کارگران به کارخانه در این روز تحت این عنوان که، روز جهانی کارگر را در کارخانه و محل کار برگزار می کنیم را افشا و منزوی کنند بر عکس مهم است که کارگران متحدانه کار را تعطیل کنند، چرغ تولید را متوقف کنند و بدینترتیب اعتراضش به نظام مزدی و استثمار و قدرت اجتماعی خود را به نمایش بگذارد. تلاش کنند بجای برگزاری مراسمات کوچک در کوهپایه و مزارع اطراف شهرها تجمعات میادین و مراکز شهرها را هرچه باشکوهتر برپا کنند و پرچم های سرخ را به اهتزاز در آورند.
تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری-حکمتیست هم در اکثر کشور های اروپایی و کانادا با پرچم اعلام همبستگی بین المللی طبقه کارگر در همه مارشها، مراسمات، میزگرد ، سخنرانی ها و جشن های که به این مناسبت برگزار میشود حضور پیدا میکند و خود مبتکر و دخیل در مراسمها و مارشهای روز جهانی خواهد بود. موقعیت و مطالبات طبقه کارگر ایران را به گوش طبقه کارگر و مردم آزاده جهان میرساند وتلاش می کند پشتیبانی بین المللی از مبارزات طبقه کار گرایران را جلب کند. رئوس فعالیت و برنامه های تشکیلات خارج از کشورحزب را به مرور در سایت ها و نشریات حزب حکمتیست اعلام می کنیم.
زنده باد اول مه !
کمونیست هفتگی: به گروه گرفتن دستمزد ناچیز کارگر و پدیده دستمزدهای معوقه پدیده گسترده و سر سام آوری در ایران است. عکس العمل کارگران در سالی که گذشت به آن چگونه بود؟ این قلدری آشکارو عمل ضد انسانی دولت و کارفرما را چگونه میتوان متوقف کرد؟ آیا حول آن اول مه امسال میتواند صدای رسا و پاسخ محکمی به دولت و بورژواهای ایران بدهد؟
پدرام نو اندیش: به عنوان مجری برنامه ای تحت نام نینا – مروری بر اخبار جنبش کارگری ایران در تلویزیون پرتو ؛ که هر روز پیگیر خبر های هم طبقه ای هایمان در ایران هستم ؛ باید بر این واقعیت تاکید کنم که بخش گسترده ای از اعتراضات کارگران در کارخانه ها و مراکز کار در ایران ؛ حول محور دستمزد های معوقه متمرکز بود . این خود نتیجه و عکس العمل کارگران و توده های کارکن ایران به یک یورش سرتاسری بورژوازی و دولت آنها به طبقه کارگر و توده های کارکن جامعه بوده است . ما در سال ۹۲ شاهد اعتراضات کارگران و کارکنان در کارخانجات و مراکز کار به دستمزد های معوقه شان بودیم.اشکال این اعتراضات اعم از شکایت نامه و جمع آوری طومار ، اعتصابات و تجمعات اعتراضی بود .ما حتی شاهد کشیده شدن دامنه تجمعات اعتراضی کارگران و کارکنان به مقابل مراکز اداری رژیم اسلامی و بیوت امامان جمعه در شهرستانها و خامنه ای در تهران نیز بودیم .
باید بر این نکته تاکید گذارم که سرمایه داران و دولت اسلامی آنها هر آنجا که در نپرداختن دستمزد های کارگران و کارکنان با اعتصابات و تجمعات اعتراضی کارگران مواجه شده اند ، در بسیاری مواقع مجبور به پرداخت لااقل بخش هایی از دستمزد های معوقه کارگران و توده های کارکن معترض شده اند . در این رابطه نمونه های فراوانی را می توان مطرح کرد که در چند نمونه آن می توان به اعتراضات کارگران کارخانجات لوله صفا و نورد پروقیل ساوه ، اعتراضات کارگران کارخانه فولاد زاگرس ،اعتراضات کارگران کارخانه قند کامیاب در اصفهان ، اعتراضات کارگران کارخانه صنایع ماشین سازی تراکتور سازی در تبریز ، اعتراضات کارگران نقاط مختلف شهرداری ها در شهرستان های مختلف ، اعتراضات کارگران کارخانه تهویه قزوین ، اعتراضات کارگران معادن طلا ، اعتصاب کارگران بخش تعمیرات پتروشیمی فجر ، اعتصاب و اعتراضات گسترده کارگران در صنایع پتروشیمی در ماهشهر و صدها اعتصاب و اعتراضی که در خبرهای جنبش کارگری ایران از آنها می توان نام برد . من با ارائه چنین لیستی از اعتصابات و اعتراضات در سال ۹۲ ؛ در واقع می خواهم به این نکته اشاره و تاکید کنم که همچنان که کارگران در این کارخانجات دریافتند که صبر در مقابل پرداخت نشدن دستمزد هایشان بی معنی است و هر گاه اقدام عملی کردند ، کار را متوقف و اعتراضاتشان را سازمان دادند ؛ سرمایه داران و دولت اسلامی شان را مجبور به عقب نشینی کردند .
اکنون و در سال پیش رو نیز تنها راه نقد کردن دستمزد هایشان ، ادامه اعتراضات و توقف تولید تا دست یابی به مطالباتشان خواهد بود . یک خواست مشخص کارگران و توده های کارکن جامعه در اول ماه مه ؛ روز جهانی کارگر ؛ علاوه بر دیگر خواست ها و مطالبات به حق آنها ،نقد کردن تمام دستمزد های معوقه و گرفتن خسارت های مترتب بر تاخیرپرداخت دستمزد ها خواهد بود . این خواست کارگران تنها یک کارخانه و مرکز کار معین نیست زیرا همانطور که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره کردم ؛ نتیجه و عکس العمل کارگران و توده های کارکن ایران به یک یورش سرتاسری بورژوازی و دولت آنها به طبقه کارگر و توده های کارکن جامعه بوده است . به همین دلیل همبستگی و اعتراض سراسری کارگران و توده های کارکن جامعه و خصوصا در اول ماه مه ، به گروه گرفتن دستمزد کار انجام شده کارگر که باید به عنوان جنایت علیه کارگر آنرا طرح کرد و خواهان پرداخت فوری آن باشیم، یکی از مهمترین اقدام و پاسخ درست و بجا به این جنایت بورژوازی و دولت اسلامی آنها خواهد بود.
کمونیست هفتگی: جامعه ایران با رشد بیکاری و فقدان بیمه و تامین اجتماعی در ابعاد ۶-۵ میلیونی روبروست. این روند به رشد پدیده های اجتماعی تباه کننده کودکان کار و خیابان، تن فروشی، اعتیاد، افسردگی، بیماریهای روانی و خودکشی گسترده منجر شده است. رژیم اسلامی و طبقه بورژوای ایران بانی آن را تحریم اقتصادی معرفی میکنند، می گویند چاره ای ندارند: کارخانه ها سود نمی دهند و ورشکسته شده اند. پاسختان به این ادعاها چیست و از نظر شما چه راه حلی برای آن وجود دارد؟ مارشهای اول مه امسال کارگران چگونه میتوانند آن را در مطالبات و ادعانامه های خود علیه سرمایه داران و دولت اسلامی شان منعکس کنند؟ فاتح شیخ: ادعانامه کارگران علیه بیکاری در اول مه امسال در ایران و جهان بدوا علیه خود نظام سرمایه باید باشد. مطالبات مشخص فوری مان را هم میتوانیم از همین نقطه حرکت طرح کنیم. در این سالهای بحران اقتصادی از ٢٠٠۸ تا کنون، ابعاد گسترش بیکاری در جهان بیسابقه بوده است. لشکر بیکاران رکن ارگانیک مناسبات سرمایه داری و حاصل مستقیم تناقضات ذاتی و مهلک این نظام است. تا این مناسبات برجاست، بیکاری برطرف نمیشود. تنها بالا پائین میرود. در دوره های بحران بخش بیشتری از نیروی کار جامعه به صف لشکر بیکاران رانده میشوند. رشد بیکاری در بحران جاری مانند بیماری متعرضی کل پیکر اقتصاد جهانی را فراگرفته و امروز چون یک فاجعه اجتماعی همه جا گریبان اقتصادهای کشوری را چسبیده است. معمولا گفته میشود بیکاری اهرمی در دست بورژوازی برای ایجاد تفرقه میان کارگران و تنزل سطح معیشت آنهاست. این درست است اما نصف حقیقت است. بیکاری حاصل تناقضات فزاینده نظام سرمایه داری است که میتواند سلطه بورژوازی را هم به مهلکه بیندازد. طبقه کارگر، اکثریت عظیم بشر، به خاطر بردگی مزدی، استثمار شدید و سطح بسیار نازل معیشت که در این دنیای پر از ثروت و نعمت بر او تحمیل شده، نیازمند انقلاب علیه نظام موجود و نیروی فعاله آن است. انقلاب علیه وضع موجود و نظام بورژوایی حاکم، انقلابی کارگری است که آنتی تز تناقضات خود نظام موجود است. علاوه بر این اصل عام و دائمی، بیکاری فراگیری که امروز بر نسل جوان و بر طبقه کارگر و بشر کارکن تحمیل شده، چاشنی اکسترای انفجار اجتماعی، اعتراضات توده ای علیه نظام حاکم، بروز شرایط انقلابی و تحقق انقلاب علیه سلطه بورژوازی است. منشا اجتماعی اکثر اعتراضات توده ای سالهای اخیر، در کنار دیگر تناقضات سرمایه داری، همین بیکاری وسیع بویژه در میان جوانان بوده است. وقتی نظام سرمایه اینهمه انسان را مانند اشیاء بی مصرف به دره بیکاری پرتاب میکند، آنها هم بپا میخیزند تا نظام سرمایه را چون نظام گندیده ای به زباله دان بیندازند. در ایران به اعتراف سران رژیم “سونامی بیکاری” در جریان است. بر متن واقعیات زندگی تحمل ناپذیر طبقه کارگر و این بیکاری وسیع، سرلوحه ادعانامه ما کارگران در اول مه فراخوان به زیر کشیدن نظام سرمایه داری به دست توانای کارگران شاغل و بیکارشده و نسل جوان است. در کنار این فراخوان، فراخوان دیگر ما اتحاد کارگران شاغل و بیکار برای براه انداختن جنبش “علیه بیکاری” و طرح خواست کار یا بیمه بیکاری مکفی برای همه بیکاران و تلاش برای تحمیل این خواست بدیهی بر رژیم و سرمایه داران به نیروی مبارزه متحدانه کارگران و نسل جوان است.
کمونیست هفتگی: رابطه و موقعیت جنبش زنان در کردستان با جنبش طبقه کارگر در چه سطحی است؟ از نظر شما اول مه امسال چگونه میتواند حداکثر ظرفیت و پتانسیل مبارزاتی جنبش زنان بطور کلی و مشخصا زنان کارگر را نمایندگی، بسیج و منعکس کند؟ مهمترین مطالبه زنان در جامعه کردستان چیست که باید در راس مطالبات طبقه کارگر در مراسمهای اول مه امسال کردستان قرار بگیرد؟ ملکه عزتی: در جواب سوالتان باید بگویم تاریخآ جنبشهای اجتماعی مترقی و رادیکال رابطه تنگاتنگی با هم داشته اند. در کردستان هم این مبارزات و رابطه این جنبشها تابعی از این سیر و روال تاریخی بوده است.هرچند این همکاری و رابطه بدلیل فشارهای اقتصادی و وجود شرایط امنیتی وعدم تناسب قوا در سطحی که مطلوب باشد نبوده اما بعلت شرایط جامعه کردستان تاثیر پذیری این دو جنبش از همدیگر را نمیشود نادیده گرفت. مبارزات زنان درکردستان در سالهای گذشته و جنبش و تلاش انان برای ازادی و برابری بقدری چشمگیر بوده و از چنان موقعیت و نقشی برخوردار بوده که هیچ جنبش و مبارزه رادیکالی در این جامعه نمیتواند و نتوانسته نسبت به ان بی تفاوت باشد و همین امر به درجات زیادی نزدیکی و ارتباط این دو جنیش را در یک بستر طبیعی فراهم کرده. نباید فراموش کرد که جنبش کارگری و مبارزات کارگری علیه وضع موجود یک جنبش مردانه مختص به مردان کارگر نبوده. زنان بخش عظیمی از طبقه کارگر هستند و متحمل همان استثماری که سرمایه بر کارگران تحمیل میکند، وجه اشتراک جنبشهای اجتماعی رادیکال خواست تغییرات بنیادی در جامعه است. یکی از نقاط اشتراک این دو جنبش خواست تغییر و ممکن دانستن این تغییر در همین دنیا و همین امروز است. قوانین خشن سرمایه داری با حمایت مذهب وضعیتی را برای کارگران،زنان و کودکان و همه اقشار اسیب پذیرجامعه بوجود اورده که بدون مبارزه مشترک و متحد خلاصی از این وضعیت غیرممکن است.پرچم اعتراض به این سیستم در دست هزاران زن و مردی است که سرمایه داری را مسبب مشقات انسان امروز میدانند. در اول ماه مه شعار نه به اپارتاید جنسی، نه به تبعیض و نابرابری و برچیدن انقیاد و استثمار و بردگی مزدی میتواند پرچم اتحاد زنان و مردان معترض به نظم موجود باشد. خواست دستمزد مکفی، ایمنی محیط کار و حق برخورداری از بهداشت و بیمه بیکاری، ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و تشکل های زنان خواسته های مشترک کارگران صرفنظر از جنسیت است، زنان کارگر در این خواسته ها سهیم و ذینفعند. بعلاوه ان بخش از زنان که مستقیمآ نیروی کارشان را نمیفروشند و کارگر به حساب نمیایند در صف خانواده های کارگری قرار دارند که نان روزانه سفره محقرشان را سرمایه داری به گروگان گرفته. هر تغییری در سطح معیشت و دستمزد کارگران بطور مستقیم زندگی و معیشت انان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. همرنوشتی این طبقه و خانواده های انان بخودی خود عامل اتحاد و همصدایی زنان و مردان کارگراست و این میتواند و باید زیر یک پرچم مشترک در اول مه به نمایش گذاشته شود. این همسرنوشتی میتواند اول مه را به میدانی برای یک مبارزه مشترک بر سر شعار و خواسته های جنبش زنان برای ازادی و برابری تبدیل کند. در این روز میشود و باید خواست برابری زن و مرد، پایان دادن به خشونت علیه زنان، تحقیر و توهین جنسیتی بر زنان در جامعه در خانواده و در محیطهای کاری و پایان بخشیدن به قتل های ناموسی را به پرچم اعتراض صفوف متحد همرزمان مرد و زن تبدیل کرد.
مردان و زنانی که اسارت و انقیاد را دون شآن خود میدانند، انسانهای ازادیخواهی که قوانین قرون وسطایی اسلام را دون شآن انسانیت میدانند باید بتوانند نماینده نه قاطع وپایان بخشیدن به این وضعیت باشند. اول ماه مه ان میدان و عرصه مبارزاتی است که میشود صداهای پراکنده اما معترض را قویتر و رساتر کرد.
کمونیست هفتگی: جمهوری اسلامی از زبان رهبر مرتجعشان، خامنه ای، سال ٩٣ را سال “اقتصاد مقاومتی و فرهنگی” تعریف کرده است، معنی عملی این شعار و پیام برای طبقه کارگر ایران چیست؟ در اول مه امسال کارگران چگونه میتوانند نه بزرگی به این سیاست اعلام شده جمهوری اسلامی بدهند؟
بهزاد جواهری:علی خامنه ای شخص اول تصمیم گیرنده در جمهوری اسلامی از دولت، مجلس و قوه قضائیه خواسته است سیاستهایی را که وی “اقتصاد مقاومتی” می نامد را “بیدرنگ و با زمانبندی مشخص” اجرا کنند. جمهوری اسلامی در اینجا سعی دارد یکی از مفاهیم شناخته شده در اقتصاد را که تشدید ریاضت اقتصادی است در لفافه و با نام دیگری به جامعه قالب کند. این نتیجه گیری مبتنی بر اظهارات مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر منطقی سازی اندازه دولت، حذف دستگاه های موازی یا غیر ضروری و حذف هزینه های زائد می باشد. این پروسه، ادامه نئولیبرالیزه کردن اقتصاد ایران و اجرای دستورات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول ، تسریع روند خصوصی سازیها و چوب حراج زدن به ثروت جامعه، تغییر بیشتر قوانین کار بنفع سرمایه دارها و افزایش مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم می باشد. دلیل مطرح نکردن مستقیم نیات این طرح ترس از واکنش طبقه کارگر و سازمانیافتن این طبقه در مقابل تعرض بیشتر به وضعیت زندگیش می باشد. با همین منطق بود که بحث حذف یارانه ها را در قالب “هدفمندنی یارانه ها” اجرا کردند چون تجربه کشورهایی که سرمایه داری یارانه ها را یک دفعه حذف کرده بودند و دفاع طبقه کارگر از معیشت خود را دیده بودند. نیجریه، مثال خوبی در اینمورد است، پس از طرح دولت نیجریه مبنی بر حذف کامل یارانه های سوختی، اعتراضات مردمی آنچنان سازمانیافته پیش رفت که دولت نیجریه را مجبور به عقب نشینی کرد. جمهوری اسلامی با دیدن همین تجارب و انعطاف در نحوه همان سیاستهای نئولیبرالی توانست حذف یارانه ها را بدون کمترین اعتراض سازمانیافته طبقه کارگر پیش ببرد. اینبار هم هدف همین است.
اقتصاد ورشکسته جمهوری اسلامی و سرمایه داری لزوم اجرای این طرح را در جهت بالانس کردن میزان تقاضا و عرضه کالاها، تحرک بازار کار و افزایش تعداد شاغلین به کار، کاهش تورم ناشی از بحران اقتصادی، افزایش رقابت و مقابله با کسری بودجه ناشی از بحران توجیه می کند. این تنها دستاویزی برای انباشت بیشتر سرمایه در قبال تشدید محنت و پائین آوردن بیشتر سطح زندگی در جامعه است. برای توجیه اینکار سرمایه داری در ایران دستگاه تبلیغاتی عریض و طویل و مذهب را بخوبی مورد استفاده قرار می دهد که باید جامعه “تحمل کند” و اگر کم و کاستی وجود دارد “روزه بگیرد”. ذکر این نکته لازم است که سرمایه داری به هر اندازه که به معیشت طبقه کارگر در چارچوب ریاضت اقتصادی حمله کرده است در نقطه مقابل و در جهت مهار کردن تبعات اجتماعی وارد کردن فشار اقتصادی به اقشار جامعه بودجه مراکز سرکوب، پلیس و سازمانهای جاسوسیش، مراکز مذهبی و ارتجاعیش را افزایش داده است. در مقابل کاهش خدمات عمومی هزینه پلیس سیاسی و سازمانهای سرکوب و تحمیق مردم را افزایش می دهند. “اقتصاد مقاومتی” طرحی فریبکارانه برای بومی سازی و مهر ایرانی-اسلامی زدن به پدیده ای شناخته شده در اقتصاد سرمایه دا
ری است که هیچ نتیجه ای جز بدتر شدن وضعیت زندگی طبقه کارگر را بدنبال نخواهد داشت. طبقه کارگر این طرح را قبول نمی کند و در مقابل خواستار دسترسی به ثروتی است که خود تولید کننده اش است. در اول ماه مه باید مقابله با فریب اقتصادی تحت عنوان “اقتصاد مقاومتی” را به خواست طبقه کارگر و تشکلهای آن تبدیل نمود.
کمونیست هفتگی: متاسفانه مراسمهای روز جهانی کارگر در سالیان پیش عمدتاً پراکنده، بعضاً با جمعیت کم، و در مواردی تحت فشار و تاثیر مراسمهای ضد کارگری نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی بوده است. راه پایان دادن به این کمبودها چیست؟ رهبران پیشرو و سوسیالیست طبقه چه نقشی میتوانند در جهت برگزاری اول مه باشکوهتر، بزرگتر و در مراکز شهرهای مختلف داشته باشند؟
رضا کمانگر: در بررسی نقاط ضعف سالهای گذشته باید دو موضوع را بعنوان مولفه‌های اصلی عدم موفقیت مراسمات و مارشهای اول مه در نظر گرفت، موضوع اول نقش جمهوری اسلامی در فضای اختناق و سرکوبی است که به جامعه و به طبقه کارگر ایران تحمیل کرده است و دوم نقش مخرب گرایشات غیر کارگری درون طبقه کارگر از جمله گرایشات سکتاریستی و فرقه گرایی است که نقشی بازدارنده در درون طبقه کارگر داشته و دارند. اجازه بدهید هر دو مسئله را روشن کنم و در پایان پیشنهاد عملی جهت هرچه گسترده‌تر و باشکوه‌تر برگزار کردن اول مه را طرح میکنم.
مولفه اول: واضع است طی بیش از سه دهه از عمر ننگین رژیم اسلامی، سران این رژیم لحظه ای از نفرت عمومی جامعه نسبت به حاکمیت خود غافل نبوده و دست از فضای اختناق، سرکوب، دستگیری، زندانی کردن، شکنجه، صدور احکام سنگین و زندان دراز مدت و اعدام فعالین و رهبران جنبش کارگری و کمونیستی نکشیده اند. قطعاً فضای سرکوبی که به جامعه و به طبقه کارگر ایران تحمیل شده در پراکندگی مراسمات و مارشهای اول ماه مه های سالیان گذشته بی‌تاثیر نبوده و نیست، در ارزیابی منصفانه نمیتوان نقش سرکوبگرانه‌ی رژیم اسلامی در حمایت از سرمایه داران را نادیده گرفت. جمهوری اسلامی در کنار سیاست سرکوب و اختناق، تشکلهایی را جهت کنترل و پایین نگاهداشتن توقعات طبقه کارگر ایجاد کرده است. شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر بازوی رژیم جهت کنترل و مقابله با اعتراضات و تحرکات مستقل طبقه کارگر ایجاد شده و تاکنون نقش مهمی در ایجاد فضای سرکوب و اختناق و همچنین کنترل فضای مبارزاتی و شناسایی فعالین کارگری جهت سرکوب و دستگیری داشته اند.
مولفه دوم: نقش گرایشات بازدارنده درون جنبش کارگری، در درون طبقه کارگر گرایشات گوناگونی وجود دارند و عمل میکنند، در کنار گرایشات سندیکالیستی، سنتهای توده‌ایستی و گرایش کارگر گرائی مدام مشغول تبلیغ تحزب گریزی هستند، این وضعیت در کنار گرایشات سکتاریستی و فرقه‌ای دست به دست هم داده‌ و موجب پراکندگی طبقه کارگر در جریان برگزاری مراسمات اول ماه مه سال های گذشته بوده‌اند. گرایش توده‌ایستی در کنار صنفی‌گری همراه با راه کارگری‌ها مشغول تبلیغ علیه کارگران مهاجر افغانستانی بودند. گرایش کارگر گرائی هم مشغول تبلیغ تحزب گریزی هستند. گرایشات فرقه‌ای هم ساز خودشان را میزنند و به فرقه‌ی خودشان دل خوش هستند. همه اینها درسهای هستند که رهبران و فعالین کارگری باید به آن توجه کنند و در جهت رفع مشکلات پیشارو تلاش کنند.
چه باید کرد؟
اول ماه مه روز جهانی کارگر است! این روز را باید به سمبُل همبستگی طبقاتی تبدیل کرد! این روز را باید به روز اعلام کیفرخواست طبقه کارگر علیه نظام سرمایه داری تبدیل کرد! استقبال از روز جهانی کارگر باید فارغ از فرقه گرایی و گرایشات بازدارنده و تحزب گریز انجام گیرد. در این روز باید کار را تعطیل کرد. در میادین اصلی شهرها تجمع طبقاتی برگزارکرد. در تجمعات اول ماه مه قطعنامه‌ی حاوی مطالبات طبقه کارگر را تهیه و به تصویب تجمعات اول مه رساند. مسئله عدم پذیرش حداقل دستمزد تعیین شده توسط شوارایعالی کار جمهوری اسلامی، بیمه بیکاری، بیمه‌های اجتماعی و حداقل دستمزد تعیین شده توسط نمایندگان منتخب کارگران، حق تشکل و اعتراض و اعتصاب و آزادی زندانیان سیاسی و فعالین کارگری جزو اولویتهای مطالباتی امروز طبقه کارگر ایران هستند. ضروری است که رهبران پیشرو و سوسیالیست و کل طبقه کارگر حول این مطالبات متحد شوند و در اول مه آنرا بر افراشته کنند.

٧ آوریل ٢٠١۴
منبع:ضمیمیه کمونیست هفتگی شماره ٢٢۶، ویژه روز جهانی کارگر

رضا کمانگر

١٨ فروردین ١٣٩٣

٧ آوریل ٢٠١۴

 

www.r-kamangar.com