مصاف های پیشارو طبقه کارگر در اول مه!

در شرایطی به استقبال اول ماه مه روز همبستگی جهانی طبقه کارگر میرویم که نظام سرمایه داری و رژیم اسلامی حامی آن تعرضی گسترده را به سطح معیشت طبقه کارگر و اکثریت توده های مردم ایران کرده است. فضای سرکوب و اختناق، عدم امنیت شغلی به هویت جامعه تبدیل شده است. طبقه کارگر ایران در کنار عدم دریافت دستمزد مکفی با لشکر میلیونی بیکاری مواجه است. ایجاد فضای سرکوب و اختناق هم باعث عدم بی تشکلی، بی سازمانی طبقه کارگر شده است و امروز بیش از هر زمان پراکندگی به طبقه کارگر ایران تحمیل شده است.

مصافهای پیشارو کدام است؟چهار عرصه زیر اولویتهای اصلی شرایط کنونی طبقه کارگر ایران است. توجه رهبران و فعالین و کارگران سوسیالیست را به آن جلب میکنم:

1- حداقل دستمزد تعین شده برای واجدین شرایط کارگران در قانون کار برای سال 93 طبق گفته نهادهای خود رژیم اسلامی بیش از سه برابر زیر خط فقر است. بعد از بحثهای کشدار حدودا سه ماهه پایان سال قبل در میان نهاد های حکومتی و کارفرماها بلاخره حداقل دستمزد را با سه برابر زیر خط فقر تصویب کردند. آیا طبقه کارگر این تعرض را به سطح معیشت خود را میپذیرد؟ وظیفه رهبران و فعالین سوسیالیست درون کارگران چیست؟ بی تردید حداقل دستمزد تعین شده توسط نماینده های نهادهای کارفرما و رژیم اسلامی و بدون حضور نمایندگان مستقل و واقعی کارگران نه تنها منافع طبقه کارگر را در نظر نگرفته اند بلکه بی حقوقی مطلق را به طبقه کارگر تحمیل کرده اند و تعرض آشکاری به سفره خالی کارگران ایران را تصویب کرده اند. قطعا مسئله مبارزه برای دریافت دستمزد مناسب عرصه مهم در دوره کنونی طبقه کارگر است و در اول مه امسال رهبران و فعالین کارگران سوسیالیت وظیفه مهمی جهت اتحاد و همبستگی در پیش دارند.

2- بیکاری گستره و عدم تامین امنیت شغلی فقر مطلق را به طبقه کارگر ایران تحمیل کرده است. عدم تامین شغلی در ایران هر روز تعداد بیشمار دیگری را به صفوف لشکر بیکاران اضافه میکند. مسئله کابوس بیکاری مانند سایه شومی در بالای سر جامعه قرار دارد و نه تنها زندگی بیکاران بلکه سایه شوم بیکارسازی بالای سر شاغلین را هم تهدید میکند. رهبران و فعالین کارگری باید به فکر چاره جویی برای مسئله کابوس بیکاری باشند. رهبران کارگری باید خواست، کار یا بیمه بیکاری را بعنوان خواست اصلی خود جهت ایجاد جنبش اتحاد علیه بیکاری در نقشه عمل خود قرار دهند. جا دارد در اول مه امسال توجه فعالین کارگری به مسئله بیکاری جلب شود.

3- عدم سازمان یابی طبقه کارگر موجب پراکندگی در صفوف طبقه کارگر شده است. موقعیت سرمایه داری در یک قرن گذشته همواره با حاکمیت دیکتاتوری نقش عریان در سرکوب و فضای اختناق به جامعه ایران تحمیل شده است. قربانی اصلی نظام سرمایه داری چه در زمان دیکتاتوری شاه و چه در زمان حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی طبقه کارگر و اکثریت مردم جامعه ایران بوده است. تحمیل فضای پلیسی و سرکوبگرانه تاکنون موجب قربانی کردن هزارن فعال کارگری و کمونیستی شده است. نتیجه عملی زندگی در سایه حاکمیت دیکتاتوری تحمیل فضای سرکوب و اختناق موجب پراکندگی در صفوف طبقه کارگر و اکثریت مردم شده است. خلاصی از این وضعیت در گرو سازمان یابی اتحاد و همبستگی طبقاتی در ضرفهای مناسب خود است. ایجاد مجامع عمومی و تشکیل شوراهای کارگری در محل کار و زندگی مناسبترین ضرف جهت غلبه بر این پراکندگی د صفوف طبقه کارگر است. اول ماه مه فرصت مناسبی برای جلب توجه فعالین جنبش کارگری به مسئله اهمیت سازماندهی تشکلهای طبقاتی کارگران است.

4- اولویت مشغله های برخی از تشکلات فعالین کارگری منطبق با منافع دراز مدت کارگران نیست. در سالهای اخیر فعالین کارگری در خارج از محلهای کار تشکلهای را جهت تاثیر گزاری فعالیتهای حود ایجاد کرده اند. اتحادیه آزاد کارگران و کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکلات کارگری و غیره از جمله این تشکلات هستند. رفقای کارگری که در این تشکلات مشغول کار و فعالیت هستند تاکنون در موارد متعددی نقش و تاثیر مثبت گذاشته اند، اما مواردی هم انرژی های بدون در نظر گرفتن منافع دراز مدت طبقه کارگر موجب تاکتیهای اشتباهی شده اند. یکی از اشتباهات اصلی تصویر بعضی از رهبران این تشکلات این است که این تشکلات را به جای تشکلات و سازمان اصلی کارگران در محیط کار تعریف میکنند بدون اینکه توجه کنند که تشکل کارگر در محل کار ایجاد میشود نه خارج از محل کار و بوسیله فعالین متفرق شهرهای مختلف. مسئله دوم نقشه عمل و کمپینهای این فعالین کارگری است. بعد از جمع آوری چهل هزار امضا توسط فعالین اتحادیه آزاد کارگران اخیرا توماری دست به دست میگردد که خواهان تسریع در محاکمه بابک زنجانی تاجر میلیاردی، سعید مرتضوی مسئول صندوق تامین اجتماعی و محمد رضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد از قوه قضایه هستند. رفقا! همه ما اطلاع داریم که پایه های موجودیت جمهوری اسلامی بر مبنای فساد اداری، اقتصادی ایجاد شده است. قوه قضایه این رژیم فاسد تر از آن است که توقع فعالین کارگری جهت محاکمه مهره های سوخته درجه چندم خود شان را عادلانه عملی کنند. بجای اختصاص نیرو جهت درخواست برای تسریع محاکمه مهره های سوخته رژیم باید علیه کلیت پایه های این رژیم اسلامی متحد شد و به میدان آمد، خلاصی از فساد در قدم اول در گروه بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است! در اول مه صدای اعتراض علیه فساد نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی باشیم.

رضا کمانگر

۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۳/ ۸ آوریل ۲۰۱۴

 

 

www.r-kamangar.com