متن کامل
   هشت مارس و افق رهایی زن 1395/12/18

رضا کمانگر

در آستانە ٨ مارس هستیم، مسئلە زن یک گرە اصلی حل نشدە جامعە بشری است!


سئوال اصلی در مورد مسئلە زن این است، چرا تبعیض و نابرابری بە نیمی از جامعە تحمیل شدە است؟ چرا عاملین تبعیض علیە حقوق زن، قوانین رایج حکومتها هستند؟ چرا مذهب و فرهنگ رایج بە فرودستی زن خدمت میکنند؟ آیا سرمایەداری از تحمیل نابرابری بر حقوق زن سودی عایدش میشود؟ چرا فمنیستها جوابگوی تحقق حقوق زنان نیستند؟ تحقق برابری کامل حقوق زن کار کدام جنبش اجتماعی است؟ در این مطلب سعی میکنم بە اختصار بە این سئوالات جواب بدهم.

چرا تبعیض و نابرابری بە نیمی از جامعە تحمیل شدە است؟

در ابتدای شکل گیری تاریخ انسان، فرماسیونهای اجتماعی "نظم بشری، تشکیل قالبهای اجتماعی" قدرت جسمی، نیروی بازو، نقش انسان مذکر در شکار حیوانات و زور آزمایی مرد، اولین پدیدە شکل گیری و عامل تبعیض و نابرابری میان زن و مرد بوده است. همچنین تاثیرگزار در ترسیم موقعیت حقوق زن در قانون با حمایت مذهب و بخدمت گرفتن فرهنگ، پایەگزار موقعیت فرودست زن میشود. در ابتدا شکل گیری قبایل و اجتماع رئیس همە قبیله ها تا پیامبران و حتی خداوندان گوناگون مذکر بودند. در ابتدای شکل گیری جامعە کە نیاز بە نظم و قانون پیدا میکنند، زن بعنوان موجودی ضعیف، لطیف و احساسی و در عین حال تحریک کننده احساسات مرد بە گناە کاری و عمل خلاف عرف، بە شهروند درجە دوم تبدیل و برسمیت شناختە میشود.از آن زمان تا کنون حقوق زنان در قانون با حمایت مذهب و بخدمت گرفتن سنت و فرهنگ تبعیض آمیز و مرد سالار و رسانه های عمومی بە یک غدە سرطانی تبدیل شدە است کە برای علاج آن باید چارەاندیشی شود.

 چرا عاملین تبعیض علیە حقوق زن، قوانین رایج حکومتها هستند؟

قانون زیربنای تعریف حقوق شهروندی در جامعە معاصر است. قانون گزار بنابە منافع و موقعیت اجتماعی خود موازین مورد نظر را بعنوان قانون تصویب و برای اجرا در جامعە ابلاغ و عمدتا با زورتحمیل میکنند. در دنیای امروز قانون گزاران کە خود مربوط و متعلق بە طبقە سرمایەداران در حاکمیت هستند. قطعا کلیە نیازمندیها و ملزومات زندگی بشر را بر مبنای حفظ منافع طبقاتی خود بە قانون تبدیل و اجرا میکنند. در اینجا بحث مربوط بە حقوق زن در قانون دولتهاست.

قوانین رایج در جهان معاصر پر از تناقض است، اما این قوانین در مورد حقوق زنان در همە جای جهان بدون تناقض بر مبنای تبعیض علیە حقوق زنان عمل میکنند. در پیشرفتە ترین کشورهای جهان دستمزد زنان در ازای کار برابر ١٥ الی ٤٠ درصد کمتر از دستمزد مردان است. آمار خشونت علیە زنان همچنان بالا است، در کشورهای اروپایی سیاست نسبیت فرهنگی دست تبعیض قانونی علیە زنان مهاجر را باز گذاشتە است و در کشورهای آسیا و آفریقا زنان نە تنها بعنوان شهروند درجە دوم بلکە بعنوان بردە و یا بعنوان ابزار تولید مثل و رفع نیاز های جنسی مرد بە آنها نگریستە میشود. بر این مبنا نابرابری حقوق زنان و یا بهتر است بگوئیم تبعیض علیە حقوق زن با حمایت قانونی دولتها با بخدمت گرفتن صنعت مذهب و فرهنگ و سنت عقب ماندە انجام میگیرد.   

 چرا مذهب و فرهنگ رایج بە فرودستی زن خدمت میکنند؟

در کتابهای مقدس همە ادیان از مسیحی تا یهودی و مسلمانان و غیرە حقوق و موقعیت اجتماعی زن فرودستانە با کلماتی با نیابت از جانب "خداوند" از طریق پیامبران علیە حقوق زنان تزئین شدە است. در انجیل آمدە است کە "زن از دندە چپ آدم بدنیا آمدە است، به همین دلیل عنصری جادوگر است و شیطان بیشتر در وجود زنان برای فریب مردان لانە میکند"، پس باید بیشتر کنترل شوند. در میان یهودیان هم زن موقعیت بمراتب بدتری از مسیحیان دارند. ختنە زنان بمنظور جلوگیری از نفوذ شیطان در زنان برای کنترل احساسات جنسی انجام میشود. در مذهب اسلام زن "نیمە انسان ناقصل العقل و موجودی بعنوان عامل گناە کاری و خطای مرد معرفی میشود، صدا و موی سر زن بعنوان اشعە تحریک کنندە غریزە جنسی مرد معرفی میشود" و بە همین دلیل باید کنترل و محدود شوند. نقض حقوق زن در اسلام در همه شئونات و از جمله  در زمینە سهم خواهی، حضانت از کودکان، تعدد زوجات مردان، قضاوت، شهادت، انتخاب، اشتغال، پوشش و جایگاە اجتماعی درجە دوم دارد. ختنە زنان در اسلام تسنن سنت جا ماندە از مذهب یهودی است. مذهب نقش تعین کنند در تدوین و رشد فرهنگ ضد زن در جامعە ایفا کردە است. فرهنگ تبعیض آمیز علیە زنان با کمک صنعت مذهب زمینە ساز تدوین قوانین نابرابر در راستای منافع سرمایەداری است.

آیا سرمایەداری از تحمیل نابرابری بر حقوق زن سود عایدش میشود؟

در نظام سرمایەداری، جامعە بر مبنای نابرابری سازماندهی شدە است. برای آنها معیار اصلی ارزش اضافی سودی است کە عاید سرمایەدار شدە است کە مبنای آن بخدمت گرفتن نیروی کار انسان کارگر برای تولید انباشت سود است. تا اینجا سرمایەدار برای تصاحب سود متکی بر بخدمت گرفتن نیروی کار ارزان طبقە کارگر بعنوان زنان و مردان است. اما چرا نابرابری حقوقی زن بە سرمایەدار سودمیرساند؟ جواب کاملا روشن است، در نظام سرمایە داری یک فاکتور مهم تفرقه است. تفرقه بر اساس جنسیت و زن و مرد یکی از این حربه ها در راستای کسب سود است. اینکە نیمی از جامعە بعنوان زن از دستمزد و حقوق برابر با مرد برخوردار نباشند، سود کلان به هم میزند.  در نتیجە نابرابری و بی حقوقی زن بیشترین سود عاید سرمایه داران میکند.   

چرا فمنیستها جوابگویی تحقق حقوق زنان نیستند؟

در جهان معاصر تبعیض و نابرابری علیە حقوق زنان در حد انفجار اجتماعی است. گرایشهای گوناگون اجتماعی در تلاش هستند بر روند اعتراضات تاثیر گزار باشند. بە خواستهای زنان جهتی بدهند کە منافع طبقاتی آن گرایشهای اجتماعی تامین شود. فمینیستها اعتراضی بە سیستم و نظام سرمایەداری ندارند. آنها بی حقوقی زن را نه ناشی از سیستم و مناسبات اجتماعی تبعیض آمیز حاکم بلکه از برتری طلبی مرد و ثانیا  از عدم مشارکت زنان در نهادهای سیاسی اجرائی موجود در جامعه میدانند. گویا اگر سیستم موجود پستهای سیاسی اجرائی خود را با مشارکت دادن زنان تقسیم کند، خواستهای فمینیستها برآوردە شدە است. دولتهای اسکاندیناوی بخشی از این خواستها را تامین و اجرا کردە اند.اما مناسبات نابرابر علیه زنان ادامه دارد.

در ایران فمینیستها بە دو بخش ملی، مذهبی تقسیم میشوند کە هدف اصلی هردو گرایش حفظ نظام سرمایەداری با تعدیلی در حاکمیت آپارتاید جنسی است. کمپین یک میلیون امضا کە پروسە رشد آن بە آزادی یواشکی خاتمە یافتە است، فعالینی  مانند شیرین عبادی تا مسیح علینژاد تلاش میکنند اسلام را از گزند نقد سیاسی اجتماعی مبرا کنند. از هم اکنون بیشتر بفکر نجات اسلام هستند تا آزادی زن.

گرایش فمینیستهای مذهبی کە یک سر آن بە حاکمیت رژیم اسلامی گرە خوردە حقوق زن را اسلامیزه و حجابی و محدود کرده . حداکثر معنی حقوق زنان برای کسانی مانند فایزە رفسنجانی یعنی افزایش نمایندگان زن در شورای اسلامی و پستهای مراکز حکومتی همراە با اختصاص بودجە بیشتر برای تاسیس محلهای سرپوشیدە ورزشی زنان است.

 تحقق برابری کامل حقوق زن کار کدام جنبش اجتماعی است؟

نظام سرمایەداری متکی بر استثمار نیروی کار برای انباشت سود است. تامین انباشت سود متکی بر تحمیل نظام نابرابری اجتماعی است. سیستم سرمایەداری برای تداوم حاکمیت خود صنعت مذهب و فرهنگ رایج را همراه با دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی جهت مغزشوئی بخدمت گرفتە است.تفرقه بر اساس جنسیت و تبعیض بر زن یکی از ارکانهای این نظم وارونه است.

آزادی زن در گرو بزیر کشیدن نظام سرمایەداری است. تحقق آزادی و برابری و تحقق حقوق برابرزن و مرد کار کمونیستها و سوسیالیستها و در گرو سازماندهی انقلاب اجتماعی دگرگون کننده یعنی انقلاب کارگری است. جنبش آزادی زن عرصه مهمی در این مسیر و راهی جز اتحاد با جنبش طبقه کارگر ندارد. طبقە کارگر هم برای تحقق نظام اجتماعی سوسیالیستی نیاز بە ابزار مبارزە دارد کە همان تحزب کمونیستی کارگری است! رهبران و فعالین کمونیست در جنبش کارگری و آزادی زن باید زمینە این اتحاد و همبستگی را فراهم کنند!

٥ مارس ٢٠١٧  

١٥ اسفند ١٣٩٥  

نظر بدهید
نظرات ثبت شده