16 آذر مهر "نه" به جمهوری اسلامی را بر خود، دارد!
(مصاحبه نشریه کمونیست هفتگی با رضا کمانگر)

کمونیست هفتگی : 16 آذر در راه است  و در شرایط ویژه ای به استقبال آن میرویم . استبداد سیاسی و خفقان جمهوری اسلامی رنگ عوض کرده است، مذاکره  "هسته" ای به عنوان حربه دیگری جمهوری اسلامی و دولت " تدبیر و اعتدال" از آن علیه مردم و دانشجویان بکار گرفته است. شما اوضاع را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه جنب و جوشی در دانشگاهها حول ١٦ آذر در جریان است؟

رضا کمانگر : استبداد سیاسی و تلاش روز افزون برای تحمیل خفقان و ادامه سرکوب مردم و ماشین کشتار رژیم اسلامی رنگ عوض نکرده است، اینها جزو هویت پایه ای تشکیل دهنده جمهوری اسلامی هستند که 35 ساله ادامه داشته است. تغییراتی که بوجود آمده اینها است: جمهوری اسلامی در جریان توافقات برنامه هسته ای خود با آمریکا و غرب به فضای رعب و وحشت نیاز دارد و به همین خاطر آن را تشدید کرده است. در واقع آنچکه رنگش عوض شده تامل و کاهش تنش با آمریکا و غرب است که جهت عبور کم دردسرتر از آن بار دیگر ماشین اعدام و فضای سرکوب و خفقان را تشدید کرده است. ببنید، رهبران جمهوری اسلامی با همه جناحهایش اطلاع دارند که حاکمیتشان روی انبار باروت نفرت عمیق مردم قرار دارد، میدانند اگر فضای سیاسی و اجتماعی باز شود، مردم بساطشان را خیلی سریع جمع میکنند و نمیتوانند به حاکمیتشان ادامه دهند! در نتیجه هر تاکتیک و عقب نشینی که در مقابل رقبای جهانی و منطقه ایشان انجام میدهند، باید فضای خفقان، سرکوب لازم دارند که ماشین کشتارمجازات اعدام را جهت مرعوب کردن و کم توقع کردن و زهر چشم گرفتن از مردم و جنبشهای اجتماعی را تشدید کنند. این روش و سیاست هم جزو تجربه سران ژیم اسلامی طی بیش از سه دهه گذشته است که امروز به جزئی از هویت سیاسی این رژیم تبدیل شده است و کسی به آن توهم ندارد. از نظر من نفرت مردم، از طبقه کارگر گرفته تا جنبش زنان و دانشجویان و دیگر اقشار اجتماعی از جمهوری اسلامی یک واقعیت مادی است. جمهوری اسلامی جهت تامین منافع سرمایه داری فقر و نداری را به سفره طبقه کارگر و اکثریت مردم ایران تحمیل کرده است. استثمار وحشیانه در کنار انباشت سود سرمایه، نتیجه اش فقر مطلق است، ادامه این وضعیت مستلزم تشدید فضای سرکوب، خفقان، دستگیری و شکنجه، و اعدام است که همانطور در بالا گفتم جزو هویت سیاسی جمهوری اسلامی است.

بنظر من اوضاع شامل این تصویر است که گفتم، اما مسئله این نیست که جامعه ایران به جمهوری اسلامی تسلیم شده باشد، بر عکس من فکر میکنم تشدید این فضا ناشی از وجود پتانسیل و سیع مبارزاتی طبقه کارگر، جنبش زنان و "نه" بزرگ جنبش دانشجوئی به جمهوری اسلامی است. اکنون فضای توجه به روز 16 آذر در اکثر دانشگاههای ایران جلب شده است. از طرفی کنترل شدید امنیتی موجب فضای امنیتی شده است. بسیجیان تحت نام "دانشجو" با دست باز در تعدادی از دانشگاه ها مشغول تدارک بیعت با رئیس جمهوری هستند. اصلاح طلبان و بخشهای مختلف تحکیم وحدت هم سرمست از موفقیت سیاست خارجی "پرزیدنت روحانی" هستند و تعهد داده اند در 16 آذر تفرقه افکنی نکنند و به انسجام نظام کمک کنند. احتمالا حسن روحانی هم جهت کمک به کنترل فضای امنیتی در دانشگاه تهران آفتابی نمیشود و خاتمی هم گفته است صلاح نمیداند در دانشگاه حضور پیداکند و همچنین گرایشات ملی گرا و جمهوریخواه درون دانشگاه ها هم از نتیجه توافقات اولیه هسته ای جمهوری اسلامی با آمریکا و غرب بشدت شوکه و آچمز شده اند و به نسبت گذشته روحیه باخته تر شده اند.

دانشجویان چپ، کمونیست و آزادیخواه و برابری طلب، توهمی نه به جمهوری اسلامی دارند و نه به توافقات رژیم با غرب و آمریکا دارند، طیف چپ و کمونیست آزادیخواه و برابری طلب دانشگاهها بقول یکی از فعالین دانشجویی میگفت چپ دانشگاه بدنبال تکرار تجارب گذشته نیستند، از تجارب گذشت مشغول تحرک جهت انسجام به بازگرداندن اعتماد به کار متشکل و سازماندهی حول تحقق "نه" بزرگ اکثریت جامعه ایران به جمهوری اسلامی هستند. قطعا دانشجویان چپ، کمونیست و آزادیخواه شرایط کنونی را درک میکنند و بنابه شرایط موجود در صدد حضور سیاسی، اجتماعی هدفمند خود در دانشگاه و جامعه هستند.

کمونیست: از نظر شما موانع و محدودیت های کنونی سر راه دانشجویان چه هستند؟ چگونه میتوان بر آن فائق آمد؟ دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و کمونیست چه نقشی میتوانند داشته باشند و چه مطالبات محوری  مطرح و یا محمل اتحاد آنها میتواند باشد؟

رضا کمانگر : موانع و محدودیت اصلی فضای سرکوب و رعب وحشتی است که جمهوری اسلامی به کل جامعه تحمیل کرده است. طیف وسیعی از فعالین دانشجویی بشدت تحت کنترل هستند، بخشی ستاره دار شده اند، طیفی هم از پرونده های دوره قبل خلاصی نیافته اند و بخشی از فعالین دانشجویی با گذاشتن وثیقه های سنگین از زندان خارج شده اند. همه اینها در کنار پادگانی کردن محیط دانشگاه موجب محدودیت شرایط کنونی شده است.

فائق آمدن بر این وضعیت در گرو جلب اعتماد، اتحاد و همبستگی است. راهی جز متشکل شدن وجود ندارد. خوشبختانه سطح آگاهی فعالین دانشجویی خیلی بالاست، ارتباطات وسیع دنیای مجازی و رشد آگاهی علمی مولفه های امید بخشی هستند که میتوانند دیوار اختناق و سرکوب را سوراخ کنند. فعالین چپ و کمونیست باید در عقب راندن این فضا نقش ایفاء کنند.

جامعه ایران نیازمند تحولی اساسی و پایه ای است. قطعا راه حل اصلی سازماندهی انقلاب اجتماعی سوسیالیستی است. اما در این راستا وتا فراهم کردن شرایط آن، اکنون خواسته های ضروری و قابل توجه ای پیشاروی فعالین و رهبران دانشجویی است که به سرخط آنها اشاره میکنم:

لشکر بیکاری موجب فقر و خالی کردن سفره میلیونها خانواده شده و بخشی از بیکاری شامل فارغ التحصیلان دانشگاه هم شده است. شعار کار یا بیمه بیکاری در کنار شعار آزادی اعتصاب، تجمع و ایجاد تشکل، آزادی بیان و همچنین آزادی زندانی سیاسی و لغو حکم اعدام، در کنار خواستهای صنفی دانشجویان مانند ممنوعیت حضور نیروهای مسلح و امنیتی در محیط دانشگاهها و تامین رفاهیات دانشجویان و غیره در کنار توجه به پیوند فعالین و رهبران دانشجویی با فعالین و رهبران جنبش کارگری و جنبش برابری طلبانه زنان کلید درهم شکستن این فضای تحمیل شده بر دانشگاه و جامعه است.

١٤ آذر ٩٢

 

http://www.hekmatist.org/index.php

***

 

www.r-kamangar.com