16 آذر از نگاه یک دانشجو چپ از داخل کشور مصاحبه سایت رضا کمانگر با یک فعال چپ دانشجویی داخل کشور سئوال: امسال 16 آذر را در شرایطی سپری کردیم که سیاست خارجی جمهوری اسلامی بعد از انتخاب روحانی بعنوان رئیس جمهور وارد مرحله تازه با آمریکا و غرب شده است. توافقات اولیه هسته ای جمهوری اسلامی با آمریکا و غرب مستلزم ایجاد فضای امنیتی شدیدی بود که اکنون در جریان است، از یک طرف ماشین اجرایی اعدامهای وسیع از سیستان و بلوچستان شروع شد و به کردستان رسید که تاکنون جان بیش از 300 نفر را گرفته است و از طرف دیگر فضای رعب و وحشت را به جامعه حاکم کرده اند. باتوجه به شرایط موجود 16 آذر چگونه گذشت؟ تصویر شما از اتفاقات این روز چیست؟ آیا جنبش دانشجویی در این روز پیامی برای جامعه داشت؟ ارزیابی شما چیست؟ فعال دانشجویی: اشتباه نکنید ، سرکوب این حاکمیت منوط به توافقات اخیر ایران با غرب نیست. ج.ا ، حکومت بحران است ، خود زائیده بحران و تداوم حاکمیتش نیازمند ایجاد بحران ها در جامعه است. به این دلیل به مرزها برای ایجاد بحران و سرکوب ها نیاز دارد. در عین حال ، مرزها در ایران کمترین جنجال رسانه ای را برعلیه آنها دارد و در عین حال می توان به بهترین شکل زهرچشم را از مردم بگیرد . کارناوال اعدام ، بهترین نمایش رعب و وحشت در جامعه ایران است که می تواند نقش مردم را در این اعدام ها نادیده و به حاشیه براند. جنبش دانشجویی هم به عنوان بخشی از جنبش های موجود در ایران در چند سال اخیر سرکوب و تلاش حاکمیت هدفش این بوده که صدای اعتراض دانشگاه ها را از بین ببرد که خوشبختانه نتوانسته است. با گشایش انگسترومی فضای سیاسی، دیدیم که دانشجویان و صدای اعتراضشان دوباره به دانشگاه ها برگشته است. دانشجویان سخنرانی بازجو شریعتمداری و نمایندگان دیگرجمهوری اسلامی را در دانشگاه ها هٌو کردند تا به حاکمیت بفهمانند که این جنبش، زنده است و در این چند سال آتش زیر خاکستر بوده است. هو کردن نمایندگان جمهوری اسلامی و بالابردن پلاکاردهای اعتراضی نمایانگر بازگشت صدای اعتراضی به دانشگاه هاست. حاکمیت می داند که این گشایش سیاسی در روابط ایران با غرب، صدای اعتراض را در داخل بلندتر میکند، اعتراضات دانشگاه ها مصداق همین حرف است . جمهوری اسلامی با کارناول اعدام می خواهد مردم را ترسانده و صداهای اعتراضی را خفه کند که خوشبختانه تا به امروز نتوانسته صدهای اعتراضی را خفه کند. سئوال: بر اساس گزارشات منتشر شده، در جریان مراسمات روز 16 آذر بیشتر شعارها مربوط به اختلاف دو جناح حکومتی بود. آیا طیف چپ جنبش دانشجویی نقشه ای برای ابراز وجود مستقل نداشت؟ آیا این تصویر درست که طیف چپ نتوانست از خود تحرک نشان دهد؟ مشکلات و موانع چیست؟ فعال دانشجو: ببینید، همین که اعتراض به دانشگاه ها بازگشته، یعنی باید به فال نیک اش گرفت که دانشجو دوباره فریاد آزادی خواهی و عدالت خواهی را بعد از سرکوب شدید دوران احمدی نژاد سر دادند اما از آن نقطه نظر که چپ سهمی از این اعتراض را در دانشگاهها نداشت، باید بگویم که چپ آلترناتیو سومی است که زمانی همیشه در جوامع رشد می کند که ضرورتش توسط جامعه حس شود. در ایران چپ بارها در برهه های مختلف سرکوب شده و برای بازگشت نیازمند زمان لازم و تربیت نیرو برای بازگشت به دانشگاه هاست. گشایش مناسبات غرب با ایران، دانشجویان لیبرال را شیر کرده که این گشایش یک مدینه فاضله را برایشان ایفا کرده و اصطلاحتا همه چیز روبراه خواهد شد. به قول ژیژک ، تصویر این افراد یک تصویر پوشالی است که از میدیاهای پوچ غرب به مردم و جنبش لیبرال تزریق شده است ، اما همانطور که گفتم این تصویر به زودی رنگ می بازد و تصویر واقعی این مذاکرات مشخص می شود. چپ دقیقا آلترناتیوی است که بخشی از تویر پوشالی را با شعارهای واقعی اعتراض مانند نان، رفا، آزادی، برابری طلبی و .... نمایش می دهد . وقتی در جریان این مذاکرات هیچ چیز تغییر نمی کند، یعنی این مذاکرات به منافع حاکمیت ربط دارد نه به منافع مردم و این باعث می شود که مردم بدانند منافعشان در این مذاکره پنهان نبود . چپ باید بتواند منافع واقعی مردم را به آنها نشان داده و پرچمداری کند . چپ مطمئنا به زودی به دانشگاهها بر می گردد، با صدایی جدید و نوع مبارزه ای جدید. سئوال: همانطور که مطلع هستی، امروز بیکاری گسترده موجب فقر و نداری شده است، سفره اکثریت مردم ایران هر روز به نسبت روز قبل، خالیتر شده است. انعکاس این وضعیت در میان گرایشات مختلف جنبش دانشجویی چگونه است؟ آیا شما فکر میکنید گرایش چپ دانشجویی نقشه عملی برای مطلع کردن فضای دانشگاه ها به وضعیت زندگی اجتماعی مردم دارد؟ چه باید کرد جنبش چپ دانشجویی چیست؟ فعال دانشجو: این تصویر را همه مردم ایران می دانند که فقر و بیکاری و فلاکت و تن فروشی و هزار معضل اجتماعی در ایران وجود دارد که مسبب اش را همه می شناسیم. اما متاسفانه بزرگترین مشکل جنبش های مختلف اجتماعی این بوده که آنها نتوانسته اند مردم معترض را متحد کرده و به اشکال مختلف در کارخانه ها و دانشگاه ها و خیابان ها علیه حاکمیت و فلاکت تحمیلی بر این مردم بشورانند. متاسفانه در ایران یک اختلافی بین جامعه روشنفکری و توده وجود دارد. جنبش چپ و روشنفکرانش نتوانسته اند مردم را اقناع کنند که اعتراض به این شرایط معیشت شما را بهبود می دهد، به شما آزادی های سیاسی و اجتماعی می بخشد و این شکل از زندگی را به زیر می کشد. چپ نتوانسته تصویری متفاوت و قابل اعتماد را به این مردم بدهد. علاوه بر این سرکوب یک حکومت مذهبی که از ایدئولوژی اش به مثابه قانون و سرکوب استفاده می کند در عقب نشینی و این گسیختگی مردم و جنبش های اجتماعی و روشنفکران رول بسزایی داشته است. سئوال: از نظر جنبش چپ دانشجویی اختلاف بین جناحهای جمهوری اسلامی ربطی به منافع کارگر و زحمتکش و اکثریت مردم و ازجمله طیف دانشجو ندارد. علیرغم واقعیت این نگرش اما طیفی از جریانات راست باعث ایجاد توهم در میان مردم شده اند و هنوز به طرفین جناحهای رژیم اسلامی توهم دارند و فکر میکنند اصلاح طلبان به مرور زمان قوانین جمهوری اسلامی را تغییر میدهند و بنفع مردم تمام میشود که یک توهم بیش نیست. نقشه عمل طیف چپ جنبش دانشجویی جهت توهم زدایی در درون دانشگاه و جامعه چیست؟ فعال دانشجو: ببینید این توهم که شما گفتید کاملا بجاست که از رسانه های غربی و اصلاح طلبانی که می خواهند ازجمهوری اسلامی، تصویری کراواتی به دنیا بدهند و برایش عمر بخرند به مردم سرایت کرده است. فضای اعتراض در داخل به شدت وجود دارد و جامعه پتانسیل اعتراض شدیدی به فقر و بدبختی را دارد، تنها دستور کار و راهنما ندارد، چپ باید بتواند که خلاقیت و پلاتفرمی برای اعتراض به این بدبختی و فلاکت و فقر و سرکوب را ارائه کند، بهار عربی بهترین نمود خلاقیت در اعتراضات مردم است. چپ باید بتواند مردم را در صفوف متحد، و با مبارزات مدنی، با تعطیلی یک روزه، با اعتراضات نمادین، به هر روشی که می تواند با هم متحد کند. چپ باید هم بتواند اعتماد جامعه را به خود جلب و اصطلاحا جنبش نه به غرب و نه به فلاکت را به خیابان ها بکشاند، هم از روشهای خلاق به مانند تعطیلی یک روزه نمادین و یا استفاده از شبکه های اجتماعی برای متحد کردن و به خیابان کشیدن مردم استفاده کند . جنبش دانشجویی به عنوان قشر جوانی که نقش مغز متفکر این جریان را دارد نقش عمده ای در راستای دادن اعتماد به نفس به جریان چپ دارد، حضور چپ در دانشگاه ها یعنی چپ در ایران وجود دارد و این جریان با اعتماد به نفس می تواند به خیابان ها بیایند. هم چنین جنبش چپ باید بتواند تاکتیک های مبارزاتی و شیوه های جدید مبارزه در دانشگاه و اگر بتواند درجامعه را معرفی کند. چپ در دانشگاه ها باید بیاندیشد و به جامعه آن را بشناساند و مردم معترض را با شعارهای واقعی مانند ، نان، مسکن، آزادی، برابری، رفاه و .... به خیابان ها بکشاند و نقشی مهم را در توهم زدایی از تانک های ناتو و غرب یا مذاکرات غرب با ایران بزداید. سئوال: جامعه ایران نیازمند تغییر و تحول اساسی است. کلید اصلی این تغییر و تحول در دست طبقه کارگر و جنبشهای اجتماعی جامعه است، قطعا حمایت اقشار مختلف جامعه از تغییر و تحولات بی تاثیر نیست، راه اتحاد و عروج مجدد و قدرتمند جریان کمونیست و چپ دانشجویی را چگونه میبینید؟ فعال دانشجو: امروز چپ دارد وارد فاز جدیدی از مبارزه مدنی و اجتماعی می شود، باید ضرورت این تغییرات را درک کرد. برای مبارزه طبقاتی و مدنی، تاکتیک های جدیدی را باید به عمل درآورد. مبارزات در فاز جدید نیازمند تاکتیک های مبارزاتی جدید است. باید بتوان عقاید، خواسته ها و مطالباتمان را تکثیرکرد. جنبش دانشجویی به مثابه مغز متفکر جریان چپ باید بتواند مکانیزمی را طراحی کند تا مطالبات طبقاتی و مدرن خود را به خیابانها بکشاند و توده های کارگران، زنان و انسان های آزاده را در صفوف آزادی خواهانه و برابری طلبانه متحد گرداند. جنبش دانشجویی چپ در گام های قبلی به عنوان آلترناتیوی سیاسی و اجتماعی مطمئن توانسته خود را به جامعه معرفی کند. باید بتوانیم مکانیزمی را طراحی کرد که طبقات ضعیف جامعه ما را به عنوان آلترناتیوی عملی باور کند. ما باید چپ معرفی شده در جامعه را تکثیر کنیم ، این امر نیازمند این است که موج اعتراضی در جامعه را کانالیزه کرد و این کار با مکانیسم تحزب یابی انجام می پذیرد. با صف بندی طبقاتی و ایجاد صفوف متفاوت طبقات و اقشار مختلف در قالب جریان های اجتماعی که در زیر پرچم مارکسیزم و چپ سازماندهی می شوند ، می توان شرایط بهتری را از تمام زوایای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشت و این امر میسر نیست مگر با تحزب افراد ، ایجاد شوراهای مستقل کارگری، ایجاد نشریه های مستقل و جریان های دانشجویی چپ در دانشگاه ها، ایجاد انجمن های زیست محیطی، گروه های فعال حقوق کودکان، انجمن های دفاع از طبیعت و حیوانات، انجمن های فرهنگی وزنان که فعالان مختلف را بتوان دور هم جمع کرد. تکثیر یعنی تحزب این افراد در شوراهایی که با هم وجه مشترک دارند و کشاندن اقشار مختلف جامعه به پای یک تخاصم طبقاتی و خیابانی. این امر با توسعه میدیا و ابزارهای ارتباط جمعی با شجاعت انسان های آزادیخواه و برابری طلب قابل دست یافتن است، به طوری که بتوانیم جدای از خط سیاسی ها و احزاب متفاوت، جدای از مسائل حاشیه ای و جناحی که امروز به عنوان چالش و مانعی در برابر جریان ما قرار دارد، آهسته آهسته خود را در جامعه تکثیر کرد. امروز چپ در تئوری های مارکس و لنین و لوکاچ و ژیژک گرفتار است. ما باید از لابلای کتاب ها بیرون بیائیم، از محفل ها و دانشگاه ها .... منظورم این است که به قول مارکس ، وظیفه ی یک انسان چپ ، عمل گرایی و تغییر و چرخش دنیا به نحو بهتر شدن است و گرنه تفسیر کردن و از دور حرف مفت زدن کار راحتی است که مطمئنا رسالت یک انسان چپ نیست. چپ باید بتواند حلقه مفقوده عمل گرایی را در جامعه کشف و موتور پراگماتیستی جریان های زنده چپ را در جامعه به حرکت بیندازد.باید به کارخانه ها رفت، به مراکز صنعتی، باید به خیابان ها آمد. چپ باید گامی به جلو برود، گامی که بتواند مطالبات مطرح شده در اندیشه اش را به خواستی عمومی و قابل قبول در جامعه تبدیل کند، مردم باید چپ را در جیب و زندگیشان ببیند نه در کتابها ، محفل ها، و در پستوها . چپ باید بتواند اعتماد کارگران، زنان و طیف های مختلف اجتماعی را جلب کند. چپ باید به اتحاد اقشار مردم ، به ایجاد شوراهای کار و دانشجویی ، به حزب به معنای اتحاد و دور هم جمع شدن قشرهای مختلف در این جامعه بیاندیشد . چپ باید متحد ، تحزب یافته و منسجم به فکر تسخیر خیابان ها باشد. رضا کمانگر : با تشکر از وقتی برای جواب دادن به سئوالاتم گذاشتی. فعال دانشجویی: با تشکر فراوان از شما رفیق رضا برای وقتی که در اختیار من قرار دادید 20 آذر 1392
www.r-kamangar.com
|