متن کامل
   تشکل سراسری کارگران ضروری است، باید زمینە آن را فراهم کنیم! 1397/02/21

رضا کمانگر

در بیانیە ها، قطعنامە ها و شعارهای تجمعات کارگران بمناسبت اول مە روز جهانی کارگر ٩٧ کە در خیلی از شهرها برگزار گردید بە ممنوعیت تشکلهای مستقل و مانع تراشی رژیم اسلامی اعتراض شدە است و از حق ایجاد تشکل و سازمانهای صنفی، سیاسی و اجتماعی مستقل کارگران بعنوان یکی از خواستهای طبقە کارگر تاکید شدە است.

قبلا هم بحث ایجاد تشکل سراسری کارگران در میان بخشهای مختلف از فعالین کارگری مطرح  و تلاشهای هم شدە بود کە حرکت عملی در این راستا انجام گیرد. قبل از هر چیز باید تاکید کنیم اعتراض بە ممنوعیت تشکلهای مستقل و عدم حق سازمانیابی کارگران در بیانیە ها، قطعنامها و شعارهای کارگران در روز جهانی کارگر و خواست ایجاد تشکل مستقل کارگران یک دستاورد و پیشروی ما کارگران بطرف اعتماد بنفس بیشتر برای اتحاد و همبستگی است و همچنین باید از این بحثها در میان رهبران و فعالین کارگری استقبال کنیم، چرا کە جای تشکل سراسری کە خود کارگران در مراکز کارگری آن را ایجاد کردە باشند بشدت خالی است. تشکل و سرپناە برای کارگران مانند نان شب واجب و نیاز مبرم طبقە کارگر است. در نتیجە لازم است در مورد شرایط عملی ایجاد تشکل سراسری کارگران بر سر ملزومات عملی آن برای خود ما بعنوان فعالین کارگری روشن باشد کە موانع و مشکلات سر راە چی است و نقاط ضعف و قوتهایمان کدام است. در نتیجە طرح بحث فعلا موجب میشود توقع خودمان را از ایجاد تشکل سراسری کارگران مطرح کنیم و روشن کنیم چە نوع درک و توقعی از تشکل سراسری کارگران داریم و این تشکل را در بستر کدام شرایط عینی عملی و واقعی میدانیم و چە طیفی و در چە مکانی میتوانند در ایجاد تشکل سراسری نقش ایفا کنند و این تشکل سراسری چگونە منافع کارگران را در ابعاد سراسری نمایندگی میکند. تاکید می کنم از هر نوع تلاش رهبران و فعالینی کە بمنظور اتحاد و همبستگی و دست کارگران را در دست هم قرار میدهند باید حمایت و پشتی بانی کنیم و این بحث در جهت تسهیل این امر مهم است. اما این نکتە مهم است کە مورد توجە باشد، ایجاد تشکل صنفی سراسری کارگران بمعنی رهبری کمونیستی در جنبش کارگری نیست، تامین رهبری کمونیستی وظیفە حزب کمونیستی کارگری است.

تصویری از توازن قوای جدید!

برای همە ما روشن است جنبش کارگری بعد از هفتم دیماە ٩٦ وارد فاز دیگر از توازن قوا بین خود و دولت اسلامی و سرمایەداران شدە است. بعد از اعتراضات گستردە بیش از صد شهر کە دە روز پشت سر هم ادامە داشت، طبقە کارگر کە از سالها پیش زمینە اعتراضات را تدارک دیدە بود در اکثر مراکز صنعتی و کارگری در چهار گوشە کشور وارد میدان اعتصابات و اعتراضات شد و طی پنج ماهە گذشتە بحق موجب شدە است کە همە سرها و امیدها بطرف مبارزات کارگران بچرخد! بیانیە ها، قطعنامە ها و شعارهای تجمعات امسال بمناسبت اول مە روز جهانی کارگر این واقعیت را اثبات میکند کە طبقە کارگر برای طرح خواستها و مطالباتش از ارادە و اعتماد بنفس بالاتری برخوردار است. در شرایط توازن قوای جدید، سران ریز و درشت رژیم اسلامی از خامنەای تا ردەهای پاینتر رژیم اسلامی اعتراف کردند، مبارزات طبقە کارگر اصلی ترین چالش و خطری بلقوە برای بزیر کشیدن پایە های حاکمیت سیاە رژیم اسلامی است! در این رابطە کارشناسان و تحلیلگران بورژوازی هم پیشبینی میکنند کە سال ٩٧ سال پایان عمر جمهوری اسلامی است و هشدار میدهند کە باید مواظب زیادە خواهی اعتراضات و صف مستقل کارگران باشند! منظور آنها این است اگر کارگران سازمان یافتە شوند و همبستەتر عمل کنند بە شرایطی دست پیدامیکنند کە در همراهی و هماهنگی با احزاب کمونیستی کارگری بە آلترناتیوو قدرت سیاسی دست می یابند، معلوم است آلترناتیو کارگری یعنی تحقق برابری و عدالت و رفاە اجتماعی را برقرار میکنند کە بە ضرر نظام استثمارگر سرمایەداری است. در بستر این شرایط واقعی است کە رهبران و فعالین کارگری هم باید با توقع بالا از خود در هماهنگی با رهبری کمونیستی برای ادارە جامعە آمادە باشند و خود را برای بدست گرفتن قدرت سیاسی و ادارە سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور آمادە کنند. پس در این دورە باید با این توقع بە استقبال بحث سرپناە و ایجاد صفی محکمتر برویم. ایجاد تشکل محلی و سراسری تضمین کنندە قدرت اتحاد و همبستگی کارگران برای جلوگیری از حذف نقش تعیین کنندە آنها در تحولات سیاسی آیندە و در عین حال موجب قدرت دستجمعی آنها برای تحقق مطالبات صنفی در شرایط فعلی میشود.

برگردیم بە موضوع اصلی بحث کە ملزومات عینی برای ایجاد تشکل سراسری کارگران است.

تاکید میکنیم در شرایط فعلی توازن قوا بین طبقە کارگر، دولت و سرمایەداران بە نسبت شش ماە گذشتە بنفع ما کارگران تغییر کردە است اما طبقە کارگر هنوز این موقعیت جدید را بطور همە جانبە درک و تثبت نکردە است، در عین حال ضمانتی در کار نیست کە بما عقب نشینی تحمیل نمیشود. تشخیص این شرایط بما میگوید نیاز بە اتحاد و همبستگی قدرتمندتر داریم تا بتوانیم هم دست آوردهای تاکنونی را تثبیت کنیم و هم مسیر پیشروی را ادامە دهیم. 

این نکتە را روشن کنیم، اگر میگویم توازن قوای فعلی بنفع ما کارگران تغییر کردە است بە این معنی نیست خواستەها و مطالباتمان وسیعا تحقق یافتە است. باید این واقعیت را برسمیت بشناسیم، هنوز ما هیچ عقب نشینی را بە سرمایەداران و دولت اسلامی در راستای بدست آوردن خواستە و مطالباتمان تحمیل نکردەایم. دستمزدهای معوقە همچنان پرداخت نشدند، حداقل دستمدزدها چندین پلە پائینتر از خط فقر تعیین شدند، کارفرماها همچنان بە هر بهانەای کارگران را بدون پرداخت بیمە های اجتماعی و مزایا اخراج میکنند، امضای سفید در جریان قرارداد های کاری همچنان برقرار است، بیمە بیکاری همچنان بە میلیونها بیکار آمادە بە کار پرداخت نمیشود، فعالین کارگری، معلمین، مدنی و سیاسی همچنان در زندانها در بند هستند و آزاد نشدند و تهدید و ارعاب و فضای اعدام، خفقان و بگیر و ببند ...... همچنان برقرار است. با تشخیص و بە رسمیت شناختن همە این واقعیتها ما باید برای ایجاد تشکل سراسری کارگران در شرایط فعلی هدفمند عمل کنیم.

نکتە مهم بحث، بر سر ملزومات عملی ایجاد تشکل سراسری کارگران است کە باتوجە بە توضیحات بالا این سوال مطرح است کە در چند مرکز کارگری و رشتە کارگری کلیدی و مهم بحث ایجاد تشکل سراسری کارگران مطرح است؟ قطعا اگر بحث ایجاد تشکل سراسری در میان فعالین در مراکز کارگری طرح میشود کە امروز درگیر مبارزە و اعتراضات کارگری هستند، معنی آن این است کە بخشی از زمینە مادی ایجاد تشکل سراسری فراهم است، همانطور در اول مە امسال بە ممنوعیت سازمانهای مستقل کارگری اعتراض شدە است، پس باید ابتدا بحث هیئت موسس تشکل سراسری کارگران را طرح کرد و هیئت موسس ایجاد تشکل سراسری را با مشارکت و اتکا بە همان فعالین کارگری ایجاد کرد کە درگیر مبارزات بلفعل هستند و در میان کارگران از اعتبار و نفوذ کلام برخوردار هستند و این هیئت در کنار فراهم کردن ملزومات تشکل سراسری، ایجاد تشکلهای محلی را هم در دستور میگذارند کە بتوانند پایشان را روی زمین صفت محکم کنند. اما آیا این زمینە عملی در شرایط فعلی با آن ملزومات لازم آمادە است؟ جواب بە این سوال هم میتواند مثبت باشد و هم منفی، شرایط و زمان همزمان با عروج طیفی از رهبران پرنفوذ کارگری کلید اصلی برای برای جواب مثبت است. 

این یک واقعیت است کە در شرایط انقلابی زمینە خیلی از عرصە های اجتماعی و مبارزاتی تغییر می کند، فعالین و رهبران پر نفوذ در میان اقشار مختلف از جملە طبقە کارگر عروج میکنند و تصمیمات و اقدامات مهمی در دستور کار میگذارند و انجام میشود کە ممکن است قبل از آن خود را برای آن شرایط آمادە نکردە باشند. نکتەای کە باید بر آن تاکید کنیم این است، در شرایط انقلابی شیرازە همە کارهای روتین مبارزات روزمرە بهم میخورد و رهبر و فعال کارگری ازجملە کارگران کمونیست باید خود را برای جوابگویی در قامت مسئولیت پذیری و آلترنایو نجات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعە و طبقە کارگر وارد میدان شوند.  

برای همە ما روشن است، یکی از نقطە ضعفهای اصلی تاریخ ٤٠ سالە گذشتە طبقە کارگر، پراکندگی و عدم سازمانیابی کارگران در تشکلهای مستقل کارگری، سیاسی و اجتماعی خود است. عامل اصلی پراکندگی و عدم سازمانیابی کارگران سیستم سرمایەداری و جمهوری اسلامی بعنوان حافظ آن است. رژیم اسلامی ٤٠ سال با تحمیل سرکوب و خفقان مانع ایجاد صفی همبستە در میان کارگران شدە است. در بستر این واقعیت وقتی در شرایط کنونی فضای سیاسی جامعە تغییر میکند و کارگران از توازن قوای بهتر برای نفس کشیدن برخوردار میشوند، رهبران و فعالین کارگری حق دارند برای ایجاد سرپناە و سازمانیابی بفکر و چارە اندیشی می افتند کە جای خوشحالی و بسی تقدیر است، این یک واقعیت است کە علیرغم نیاز مبرم کارگران بە ایجاد تشکل سراسری باید آن را در شرایطی ایجاد کنیم کە از حمایت کافی در میان کارگران در مراکزو رشته های کارگری مهم برخوردار باشد. اما اگر تلاش برای ایجاد سرپناە برای کارگران ابتدا از محل کار شروع کنیم و در محلهای کار موفق بە ایجاد تشکلهای پایە شویم آنگاە زمینە اتحاد و همبستگی در سازمان سراسری کارگران از پایەای محکمتری برخوردار خواهد بود. از این رو  تشکل سراسری کارگران کە باید نمایندە کارگران ازجملە تشکلهای محلی کار در ابعاد سراسری باشد مادیت عینی پیدا میکند.

در نتیجە روشن است ابتدا باید اولویت ما ایجاد تشکلهای محل کار و زیست باشد و از طریق تشکل های محلی، زمینە گسترش منافع کارگران ایجاد میکند رابطە بخشهای مختلف کارگری بهم گرە بخورد و از طریق نمایندگان تشکلهای محل کار و زیست کارگران برای ایجاد تشکل سراسری کارگران اقدام کنیم.

اینجا ممکن است این سوال پیش بیاید کە آیا در شرایط فعلی زمینە تشکل زنجیرەای صنفی در مراکز "پتروشیمیها" و یا "معادن"، "خودرو سازیها" و...... ممکن نیست؟جواب این سوال نە تنها منفی نیست بلکە در هر جا کە تشکل ایجاد شود زمینە را برای هم صنفهای خود آمادە میکند و اقدام برای ایجاد تشکل و سازمان صنفی، تاثیر مهمی در ایجاد تولید مثل دارد و قطعا ایجاد یک تشکل موفق در یک صنف معین الگو برای همە صنفهای دیگر در نقاط مختلف کشور میشود. 

بحث بر سر شرایط محل و زمان است. فعالین کارگری کە یکی در اصفهان و دیگری از مشهد، تهران، شیراز، کرمانشاە، سنندج تا شمال، جنوب، شرق و غرب بدون اینکە خود در محل صنعتی دستش بە کار بند باشد و بدون اینکە در میان کارگران از اتوریتە، اعتبار و نفوذ کلام برخودار باشند و در عین حال در محل کار عضو تشکل محلی کارگری باشند نمیتوانند بعنوان نمایندە کارگران تشکل سراسری را ایجاد کنند و بعد ادعا کنند، تشکل سراسری کارگران را ایجاد کردەاند. این نگرش کە فکر میکند قبل از ایجاد تشکل محل کار و زیست و یا حتی بدون اینکە زمینە مادی این بحث در چند مراکز کلیدی کارگری مطرح باشد باید اول تشکل سراسری را ایجاد کند مانند این است، ساز را از سر گشادش بزنید. تعدادی از رفقا استدلال میکنند چون فضای مبارزاتی آمادە است و در آستانە شرایط انقلابی هستیم در نتیجە میشود بجایی تشکل محلی، تشکل سراسری را ایجاد کنیم کە اشتباە است. در مورد خصوصیات شرایط انقلابی بالاتر توضیح دادم. تشکل سراسری در بستر حضور در محل همراە با اعتبار و نفوذ کلام رهبران و فعالین کارگری در مراکز کارگری ساختە میشود. تجربە چهار دهە گذشتە در ایجاد تشکل فعالین کارگری مانند "تشکل فعالین کارگری موجود" اثبات کردە است کە تشکلی کە بە محل کار کارگران وصل نباشد، در میان آنها اتوریتە، اعتبار و نفوذ کلام نداشتە باشد نە تنها از طرف کارگران پذیرفتە نمیشوند، بلکە نمیتوانند بعنوان نمایندە کارگران در محل کار پذیرفتە و تبدیل بە نمایندە منافع کارگران شوند. اما اگر رهبران و فعالین کارگری با پیشینە اعتبار و نفوذ خود در محل کار دست بە ایجاد تشکل محلی با مشارکت کارگران بزنند و کارگران در چند محل صنعتی و متعدد در سازمانهای کارگری خود متشکل شوند آنگاە معلوم است زمینە برای ایجاد تشکل سراسری کارگران با حضور نمایندگان منتخب تشکلهای محلی مادیت پیدا میکند و تشکل سراسری در بستر آن شرایط آسانتر  ایجاد میشود و آنگاە تشکل سراسری را برای رهبری و هماهنگ کردن مبارزات سراسری کارگران ایجاد کردەاند کە اتوریتە واقعی و مادی تشکلهای محلی را پشت سر دارد کە بە نمایندە سراسری طبقە کارگر تبدیل میشود.

اما اگر بە این نتیجە میرسیم کە شرایط مناسب برای ایجاد تشکل سراسری کارگران هنوز فراهم نیست، آنگاە باید ملزومات آن را فراهم کنیم، ازجملە اولویتهای را در دستور کار قرار دهیم کە بە فراهم کردن ملزومات آن کمک میکند. فکر میکنم عرصە های زیر زمینە را برای گسترش و ملزومات تشکل سراسری کارگران آماد میکند و اگر عرصە های زیر را بعنوان فکوسهای ایندورە در اولویت قرار دهیم یک گام مهم بطرف اتحاد و همبستگی کارگران در ابعاد سراسری برداشتەایم.

اولویتهای این دورە!

١- قبلا اشارە کردم، یکی از نقطە ضعفهای تاریخ ٤٠ سالە ما کارگران پراکندگی است! عامل اصلی پراکندگی هم تحمیل سیاست سرکوبگرانە رژیم اسلامی سرمایەداری است. اما طی این ٤٠ سال کشمکش طبقە کارگر با رژیم اسلامی سرمایە همچنان ادامە داشتە و بطور مداوم در جنگ و گریز قرار داشتە است. اگر امروز همە امیدها بطرف مبارزات متحدانە طبقە کارگر چرخیدە است، ناشی از این است، کارگران طی چهل سال گذشتە نە تنها تسلیم نشدەاند بلکە از خواستهای اصلی و پایەای خود کوتاە نیامدە اند، در نتیجە تلاش و مبارزات ٤٠ سالە گذشتە است کە در چند ماە اخیر فضای مبارزاتی بنفع ما کارگران چرخیدە است و ما باید از این فرصت برای ایجاد سنگری محکمتر برای دفاع از منافع طبقاتیمان استفادە کنیم. توازن قوای موجود این زمینە را فراهم کردە است کە در همە جا و بخصوص در مراکز کارگری دست بە ایجاد تشکلهای محل کار و زیست بزنیم. با تشکیل مجامع عمومی منظم میتوانیم بعنوان ظرف مناسب و قابل تشکیل با مشارکت اکثریت کارگران ایجاد کنیم و در مجامع عمومی نمایندگان واقعی را برای پیگیری کلیە مطالباتی کە کارگران در مجمع عمومی تصویب کردند انتخاب کنیم. در نتیجە در شرایط کنونی تلاش کنیم مجمع عمومی را بعنوان در دسترسترین ظرف قابل تشکیل با مشارکت حداکثر کارگران در دستور کار فوری قرار دهیم و ایجاد تشکل محلی آلترناتیو تشکل سراسری کارگران نیست بلکە اقدامی در جهت فراهم کردن و تسهیل همبستگی سراسری است.

زمینە اتحاد عمل سراسری فراهم است!

٢- یک عرصە اصلی اعتراضات و اعتصابات کارگری از دورە اول سر کار آمدن روحانی تاکنون مبارزە برای دریافت دستمزدهای معوقە است. در همە جای جهان اسم مبارزە برای دریافت دستمزدهای توافق شدە کاری را مبارزە تدافعی لقب میدهند و در نهایت کارفرماها بابت تاخیر در پرداخت دستمزدها بنفع کارگر جریمە میشوند. اما در ایران مبارزە، اعتراض و اعتصاب برای دریافت حقوقهای معوقە کە از سە ماە تا بیش از ٢ سال پرداخت نمیشوند معنی دیگری پیدا میکند و این مبارزە در ایران یکی از عرصە های نبرد طبقە کارگر با دولت و کارفرمایان بر سر دریافت دستمزدهای معوقە است کە نە تنها تدافعی لقب نمیگیرد بلکە بعنوان یکی از کشمکشهای عقب راندن طرفین نگریستە میشود. در ایران عدم اجرای توافق کاری، کارفرما جریمە نمیشود، چراکە سیاست رژیم اسلامی سرمایەداری متکی بر کار ارزان و تحمیل بی حقوقی مطلق بە طبقە کارگر است. رژیم اسلامی با اتکا بە قانون کار ضد کارگری، دست کارفرمایان را باز گذاشتەاند کە از کارگران در جریان قراردادهای کاری امضای سفید بگیرند، کارگران را هر گاە کە خواستند بدون پرداخت حقوق و مزایا اخراج کنند، دستمزد کارگران را سر موقع و منظم پرداخت نکنند و اگر کارگران اعتراض کنند بە بهانە مختل کردن چرخ تولید، ایجاد اختشاش و بە خطر انداختن امنیت ملی، نظام و غیرە مجوز سرکوب و دستگیری، شکنجە، جریمە و محکومیت کارگران را صادر میکنند و در نهایت نیروی های مسلح و دادگاە های فرمایشی بعنوان ابزار دست دولت و کارفرمایان علیە کارگران بکار گرفتە میشوند. این سناریوی کل تاریخ چهل سالە حاکمیت سیاە رژیم اسلامی سرمایە علیە اعتراضات کارگران است. اما در شرایط کنونی در نتیجە این کشمکشها بعداز اعتراضات دیماە ٩٦ بە این طرف وارد فاز دیگری از تناسب قوا بنفع طبقە کارگر شدەایم. رهبران و فعالین کارگری باید برای ارتقای اعتراضات کارگری حول دریافت دستمزدهای معوقە چارە اندیشی قدرتمندتری بکنند چراکە عدم دریافت حقوقهای معوقە تنها مختص بە بخش معینی از صنف خاص نیست و عدم پرداخت دستمزدها سیاست عمومی کارفرماها با حمایت دولت و ابزارهای سرکوب رژیم اسلامی است. در نتیجە اتحاد عمل سراسری حول سازماندهی اعترازضات همزمان و سراسری برای پرداخت یکجایی همە دستمزدهای معوقە معنی عملیتری پیدا میکند و با سازماندهی یک حرکت سراسری و قدرتمند زمینە عقب نشینی دولت و کارفرماها ایجاد میشود کە تمام و کمال دستمزدهای معوقە را یکجا باید پرداخت کنند. اگر ما بتوانیم حول پرداخت یکجا دستمزدهای معوقە اتحاد عمل سراسری ایجاد کنیم آنگاە یک گام مهم بجلو در جهت فراهم کردن زمینە تشکل سراسری کارگران فراهم کردەایم.

تجربە اتحاد عمل سراسری در جریان اعتراضات معلمین از دورە اول سر کار آمدن روحانی تاکنون بما میگوید این کار عملی است. معلمین و فرهنگیان بعنوان بخشی از طبقە کارگر هم تشکل سراسری ندارند، اما اتحاد عمل سراسری دارند. از طریق اتحاد عمل سراسری توانستند اعتماد بنفس بیشتری برای پیگیری خواستها و مطالباتشان داشتە باشند. گارگران در مراکز صنعتی بنابە اینکە تولید سود برای سرمایەداران را در دست دارند از موقعیت محکمتری برای تحمیل ارادە خود برخوردار هستند.

اگر اتحاد عمل سراسری حول پرداخت یکجای دستمزدها در مراکز کارگری و تولیدی شکل بگیرد و همزمان چرخ تولید متوقف شود آنگاە رژیم اسلامی و سرمایەداران قدرت مقاومت در مقابل اتحاد و همبستگی کارگران را نخواهند داشت و ناچار بە عقب نشینی خواهند شد.

حداقل دستمزدها!

٣- بالاخرە امسال هم "شورای عالی کار همراە با نمایندگان دولت، کارفرما و خانە کارگریها" در جریان نمایشات مضحکە تعیین حداقل دستمزد ٩٧ با اعلام ١٩،٨ درصد افزایش بار دیگر مانند همە عمر رژیم اسلامی چندین پلە پاینتر از خط فقر را بە کارگرانی کە شامل قانون کار میشوند تحمل کردە اند. "شورای عالی کار" اعلام کردە است ١٩،٨ درصد حداقل دستمزد افزایش میابد، همزمان در روز اول فروردین نرخ کلیە مایحتاج عمومی از ٢٥ تا ٣٥ درصد افزایش پیدا کردە است، نرخ دولار از ٤٧٠٠ تومان بە ٦٠٠٠ تومان و اکنون بە مرز ٧٠٠٠ تومان رسید کە موجب پایین آمدن قدرت خرید طبقە کارگر و اکثریت مردم شدە است. اعتراض بە مصوبە حداقل دستمزدها وظیفە کل طبقە کارگر از اینکە شامل قانون کار میشود و یا نمیشود، بیکار است یا شاغل است، وظیفە معلمین و فرهنگیان و بازنشستگان هم است کە اجازە ندهند بیش از این سفرە طبقە کارگر خالیتر شود. با اتحاد سراسری حول اعتراض بە مصوبە "شورای عالی کار" اعلام کنیم زندگی زیر خط فقر را تحمل نمیکنیم و میزان حداقل دستمزدها باید از طریق نمایندگان منتخب مجامع عمومی کارگران تعیین و تصویب شود. اتحاد سراسری در اعتراض بە "مصوبە شورای عالی کار" عرصەای مهم در جهت ایجاد صفی محکمتر در مقابل دولت اسلامی و سرمایەداران خواهد بود!

خطاب بە رهبران و فعالین کارگر و کارگران کمونیست!

رفقا! در شرایط کنونی عرصە های مهمی بعنوان میدان عمل روبە همە ما باز شدە است. ما باید این شرایط را بنفع اتحاد و همبستگی طبقە کارگر تغییر دهیم. تصور کنید اگر در این دورە برای ایجاد مجامع عمومی منظم در محل کار در ابعاد وسیع اقدام کنیم؟ اگر حول پرداخت دستمزدهای معوقە دست بە اتحاد عمل سراسری بزنیم؟ اگر بە تعیین حداقل دستمزد مصوبە کذائی "شورای عالی کار" دستجمعی و سراسری اعتراضات را سازماندهی کنیم؟ اگر حول اتحاد سراسری علیە بیکاری با شعار کار یا بیمە بیکاری وارد عمل شویم، اگر صفی محکمتر در مقابل اخراج کارگران ایجاد کنیم، اگر در یک اتحاد عمل سراسری خواهان آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی شویم و دهها عرصە دیگر.... کدام رژیم دیکتاتور و سرکوبگر توان مقاومت در برابر اتحاد و همبستگی سراسری طبقە کارگر را خواهد داشت؟ رفقا! اولویتهایمان روشن است راهی جز اتحاد و همبستگی وجود ندارد!

٢١ اردیبهشت ١٣٩٧

نظر بدهید
نظرات ثبت شده